3 گام برای راه اندازی یک کار موفق

اما دیری نمی پاید که به این نتیجه می رسند که با این رفتار، تنها باعث کاهش بهره وری و عدم تمرکز برای پیش برد کارها شده اند. ما این اشتباه را سندرم میخ و چکش می نامیم.

فرض کنید به شما یک چکش و یک میخ داده شود، کار شما این است که چکش را در یک دست و میخ را در دست دیگر بگیرید. تمام کاری که باید انجام دهید این است که میخ را در تکه چوبی فرو کنید.

دقیقا میخ همان محصول یا سرویسی است که شما ارائه می دهید. ممکن است بار اول و یا حتی دوم موفق نشوید اما در نهایت آن میخ را می کوبید!

حال فرض کنید که به شما دو میخ و دو چکش داده شود، چه اتفاقی می افتد؟ اکنون شما یک مشکل دارید: چه کسی باید میخ ها را نگه دارد؟

فرض کنید یک داوطلب بیکار پیدا کردید! حال کار شما این است که میخ ها را در یک زمان در تکه چوبی فرو کنید. قطعا بارها شکست خواهید خورد، تا بالاخره موفق شوید میخ ها را به سختی در چوب فرو کنید.

این دقیقا همان وضعیتی است که اکثر کار آفرینان در راه اندازی مشاغل دچار آن می شوند. آنها دائما تلاش می کنند که وظایف و کارهای زیادی را هم زمان انجام دهند و اشتباهاً بر این باور هستند که با انجام تعداد کارهای بیشتر می توانند جایگاه بهتری در بازار شغلی داشته باشند. در صورتی که حقیقت درست برعکس این است.

اگر می خواهید شغل خودتان را راه اندازی کنید، به جای اینکه بخواهید کار بزرگی را یک روزه انجام دهید و یا به طور هم زمان در همه ی حوزه ها و بخش های کسب و کار خود وارد شوید، از سه قانون زیر پیروی کنید:

اقدام کنید
محصولات و سرویس های جدید خودتان را راه اندازی کنید اما به یاد داشته باشید که همیشه در یک زمان تنها بر یک موضوع تمرکز کنید.

پیش تر هم در مقالات به این موضوع اشاره کرده ایم که چندکاره بودن، بهره وری را کاهش خواهد داد. از طرفی به یاد داشته باشید که بهتر است با کارهای سخت شروع نکنید هرچند که معمولاً ساده ترین کارها موجب تولید محصولاتی می شوند که خیلی دوام نمی آورند.

اما انجام کارهای ساده تر، به شما کمک می کند که قدم در راه جدیدی بگذارید و تا زمانی که محصول بزرگتر و بهتری را ارائه می دهید، در بازار شغلی جایگاه خودتان را حفظ کنید.

گوش دهید
ما همیشه باید به دنبال رضایت مشتری باشیم. می توانید به سرعت محصولات جدید را ارائه دهید اما در این حین به بازخورد این محصولات نیز توجه کنید، در حقیقت دقت کنید که مشتریان شما چه نظری راجع به محصولات دارند.

تا جایی که می توانید این بازخوردهای مثبت و منفی را جمع آوری کنید. مشتریان چه چیز را دوست دارند؟ چه چیز را دوست ندارند؟ چه چیز را بیشتر می خواهند؟ با توجه کردن به هدف مشتریان، می توانید قدم بعدی خودتان را تعیین کنید.

یاد بگیرید
بر اساس بازخوردهایی که جمع آوری می کنید، تغییرات مناسب را ایجاد کنید و در کار خود پیشرفت حاصل کنید. دوباره محصول جدیدی ارائه دهید و این کار را دائماً تکرار کنید.

هر چه بیشتر به مشتریان خود گوش دهید و از بازخوردهای آنها بیشتر یاد بگیرید، برای اینکه محصولی تولید کنید که مردم نتوانند در مقابل خرید آن مقاومت کنند، شانس بیشتری خواهید داشت.

علاوه بر این سه قانون، نکته دیگر این است که همواره 'حرکت کنید'. هنگامی که برای محصول خود بازار مناسبی پیدا کردید و متوجه شدید که نیاز مشتریان شما چیست، به سمت مرحله بعد حرکت کنید.

وقتی یک محصول را ارائه دادید، زمان ارائه محصول بعدی است. به یاد داشته باشید که شما می توانید هر چیزی را که می خواهید ارائه دهید و هر شغلی را راه اندازی کنید اما نه در یک زمان.

برای هر کاری وقت و انرژی لازم را صرف کنید. تجربه ثابت کرده است که انجام چند کار به صورت هم زمان، تمرکز را مختل کرده و شما را از انجام درست امور باز خواهد داشت.

منبع

ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک