سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
ارزش ذهن۳۰ ثانیه‏‌ای به سبک «چارلی مانگر»

wikiplast.ir

ارزش ذهن۳۰ ثانیه‏‌ای به سبک «چارلی مانگر»

وارن بافت زمانی درباره چارلی مانگر، شریک تجاری‌‌اش در شرکت برکشایر (که سال ۲۰۲۳ از دنیا رفت)، گفته بود: «چارلی بهترین ذهن ۳۰ثانیه‌‌ای جهان را دارد. او در یک چشم به هم زدن از اول تا آخر کار را طی می‌‌کند و قبل از آنکه صحبتتان تمام شود جوهره و ماهیت همه‌چیز را می‌‌بیند.»

چارلی مانگر نزدیک به یک قرن زندگی کرد اما عقلانیت او ربط چندانی به طول زندگی‌اش ندارد زیرا این عقلانیت در همان سال ۱۹۵۹ زمانی که برای نخستین بار وارن بافت را ملاقات کرد، به وضوح مشاهده شد. آن دو به سرعت ارتباطی را برقرار کردند که بحق می‌توان آن را شبکه‌‌ای خلل‌ناپذیر از اعتماد نامید.

وارن بافت به مدت ۸۰ سال درک خود از موضوعات مختلف را توسعه داده و عمدتا بر سرمایه‌‌گذاری و کسب و کار متمرکز بوده است. اما گرایش‌‌های چارلی مانگر به حدی دامنه وسیع‌‌تری داشته که او را صاحب ذهن ۳۰ ثانیه‌‌ای کرده بود. اگرچه برای آنکه بتوان صاحب ذهنیت ۳۰ ثانیه‌‌ای شد نسخه‌‌ای سر‌راست وجود دارد، اما این موضوع ساده و آسانی نیست.

قطعا افراد کمی صاحب عقلانیت چارلی مانگر هستند اما همه می‌توانند به نقشه مسیری که او طی کرد دسترسی داشته باشند. باید در طول زندگی آموزش‌های چندرشته‌‌ای متعددی را فعالانه دنبال کرد و حد معقولی از تخصص را بر سطح و بنیادی درست بنا نهاد.

باید مشتاق پرورش ذهنی بود که ما را قادر سازد جوهره مشکلات را دریابیم و بینش‌‌هایی مبتنی بر درک عمیق از نحوه کارکرد جهان به دست آوریم. این راهی بود که چارلی مانگر پیمود و صاحب یک ذهن ۳۰ثانیه‌‌ای از نوعی که وارن بافت بیان کرده است شد.  اما متاسفانه امروزه دیگر شکل کاملا متفاوتی از ذهن ۳۰ثانیه‌‌ای رایج شده است.

تقریبا سه دهه پس از همه‌‌گیر شدن اینترنت، بخش مهمی از مردم دنیا توانایی هرگونه تمرکز به مدت زمان طولانی را از دست داده‌‌اند. در شبکه‌های اجتماعی همچون تیک تاک، ایکس و ... به محض آنکه یک ویدئوی معمولی ۳۰ ثانیه‌‌ای پوچ یا حتی سرگرم‌کننده می‌‌بینید، الگوریتم شبکه اجتماعی به سرعت ذائقه‌‌تان را پیدا می‌‌کند و شما را به تماشای تعداد نامحدودی از ویدئوهای۳۰‌ثانیه‌‌ای مشابه می‌‌کشاند و بدون آنکه متوجه شوید، یک ساعت از عمرتان دود می‌شود.

این نوع سرگرمی ابدا خوش‌‌خیم نیست زیرا کسانی که گرفتار آن می‌شوند انتظار دریافت دم به دم و مکرر دوپامین را به مغز خود می‌‌آموزند. حلقه بازخورد در این شبکه‌ها آنی بوده و وسوسه استفاده از این محتواها همواره به سرعت ارضاشدنی است زیرا تلفن همراه همیشه در دسترس ماست.

از سوی دیگر انسان‌‌ها مشتاق دریافت بازخورد هستند. اگر یک محتوای تصادفی چند ثانیه‌‌ای در شبکه‌های اجتماعی بگذارید بلافاصله تعداد زیادی بازخورد دریافت می‌‌کنید، اما اگر یک مقاله مفید در این شبکه‌ها بگذارید بارها باید به آن سر بزنید و شاید پس از ساعت‌‌ها یک نفر هم آن را لایک نکند.

حالا فکر کنید اگر یک کتاب بنویسید چه خواهد شد. حقیقت آن است که تقریبا هیچ‌‌کس یک کارت امتیازی تمام‌عیار درونی برای امتیازدهی به خود ندارد، بلکه همه خود را با امتیازی که از دیگران دریافت می‌‌کنند قضاوت می‌‌کنند.

 برخلاف ویدئوهای بی‌‌محتوا، آثار و کتب ارزشمند نه به یکباره بلکه به تدریج و در زمان طولانی دوپامین ایجاد می‌‌کنند. مثلا وقتی ۱۰ سال قبل صفحات زیاد یک رمان خوب، یک اثر علمی، تاریخی یا فلسفی را با صرف روزها وقت خوانده و محتوای آن را درک کرده باشید، امروز و پس از سال‌ها ارزش آن را بهتر می‌‌فهمید و می‌‌اندیشید که اگر آن را دوباره بخوانید، ارزش‌های بیشتری نصیبتان خواهد شد.

چیزی که در نظر اول یک تخته سنگ به نظر می‌‌رسد می‌تواند نهایتا به شکل یک مجسمه زیبا ظاهر شود، به شرط آنکه قادر باشید بر آن تمرکز کنید. سه دهه قبل، یک دانشجو اگرچه روش‌های ارتباطی متعددی نداشت، اما به راحتی می‌توانست از دنیا ببُرد و ساعت‌‌ها در میان انبوه کتاب‌‌های کتابخانه گم شود.

شاید بخش اعظم کارآیی امروز بسیاری از کسانی که در دهه ۹۰ میلادی دانشجو بوده‌‌اند، نتیجه بازآفرینی عمدی شرایط سه دهه قبل است؛ شرایطی که اجازه می‌‌داد به صورت عمیق و واضح به تفکر پرداخت.

بسیاری از افراد، به ویژه جوانان و کودکان، درکی از ارزش ذهنیت چندرشته‌‌ای ندارند و جهان را از دریچه تجربیاتی که خود در لحظه به دست می‌‌آورند می‌‌بینند.آنها تجربه و تصوری از اهمیتِ یافتن جایی برای مطالعه و تفکر در سکوت ندارند.

امیدهای بزرگی که جامعه دهه ۹۰ میلادی به اینترنت داشت اغلب به بار ننشست و به جای هوشمند شدن جامعه و توسعه افق دید انسان، اکثر مردم به مصرف محتواهای پوچ و پیش پا افتاده کشیده شدند.

این پدیده موجب می‌شود که هرگز نتوان به تمرکزی که لازمه ذهن ۳۰ثانیه‌‌ای از نوع چارلی مانگر است دست یافت. به نظر می‌‌رسد اگر در مقام یک فرد بالغ آلوده به مصرف محتواهای پوچ و کم‌ارزش هستیم، باید به خود بیاییم و درباره آن کاری انجام دهیم.

منبع: rationalwalk.com / دنیای اقتصاد

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 100%

تبلیغات در ویکی پلاست

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
شرکت سالار شیمی؛ تأمین‌کننده مواد پلیمری قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟