دوشنبه ۳ دى ۱۴۰۳
رئیستان می‏‏‌خواهد برود؛ آیا باید دنبالش بروید؟

کارشناسان می‏‏‌گویند قبل از هر گونه تصمیم احساسی برای تعویض محل کار، ۵ سوال از خود بپرسید

رئیستان می‏‏‌خواهد برود؛ آیا باید دنبالش بروید؟

وقتی رئیستان به هوای شغل دیگری کارش را ترک می‌کند، ممکن است وسوسه شوید از او پیروی کنید و دنبالش بروید؛ به‏‏‌خصوص اگر اعتماد زیادی به او داشته باشید و روابطتان صمیمانه باشد. اما آیا فکر خوبی است؟

در این مطلب توصیه‏‏‌هایی از «ننسی روتبارد»، استاد مدیریت و معاون دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا و «اریکا پیرس ویلیامز»، مشاور حوزه توسعه رهبری سازمانی و بنیان‌گذار و مدیر شرکت مشاوره پیرسینگ استرتجیز ارائه می‏‏‌کنیم.

این دو نفر، پنج سوال را مطرح می‌کنند که باید قبل از هر تصمیمی از خود بپرسید: آیا می‏‏‌دانم چرا رئیسم تصمیم به رفتن گرفته؟ نقش رئیسم در موفقیتم چقدر حیاتی بوده؟ تا چه حد نگران آینده سازمان هستم؟ آیا امکان رفتن دارم و واقعا دلم می‏‏‌خواهد این کار را بکنم؟ آیا رئیسم صریح و مستقیم به من پیشنهاد کار داده؟

ممکن است وقتی رئیستان به هوای شغل تازه‌‌‌ای تصمیم به ترک شرکت می‌گیرد، به فکر فرو بروید. به خودتان می‌‌‌آیید و می‌‌‌بینید دارید به اهدافتان، اینکه اصلا مسیر شغلی‌‌‌تان در جهت درستی قرار دارد یا نه و جهت وفاداری‌‌‌تان می‌‌‌اندیشید.

مهم‌تر از همه، شاید عزیمت آنها این سوال را برایتان ایجاد  به گفته ننسی روتبارد، چه بمانید و چه بروید، طبیعی است که احساس نگرانی و ناامنی داشته باشید.  او می‌‌‌گوید: «واقعیت این است که بسیاری از افراد با رفتن رئیسشان دچار ترس می‌‌‌شوند.

نمی‌‌‌دانند اگر بمانند، یا بروند چه اتفاقی در انتظارشان است.» تصمیم‌گیری در خصوص اینکه در شرکت بمانید یا دنبال رئیستان بروید، نیازمند ملاحظات دقیقی است؛ چون هرچه نباشد فقط محل کارتان نیست که تغییر می‌کند.  باید به اولویت‌‌‌ها، اصول و تصوری که از جایگاهتان در چند سال آینده دارید هم فکر کنید.

اریکا پیرس ویلیامز، می‌‌‌گوید: این تصمیم درنهایت به شما بستگی دارد. باید مسوول مسیر حرفه‌‌‌ای خود باشید. رئیستان می‌تواند روی این مسیر تاثیرگذار باشد؛ اما قرار نیست کنترلش کند. به گفته روتبارد و ویلیامز، شما باید قبل از اتخاذ هر تصمیمی این پنج سوال را از خود بپرسید:

۱- آیا می‌‌‌دانم رئیسم چرا تصمیم به رفتن گرفته؟

همه افراد، از جمله رئیستان به دلایل متعددی تصمیم به جابه‌‌‌جایی و عوض کردن شغلشان می‌‌‌گیرند. این کار الزاما به این معنا نیست که آنها بدبخت شده‌‌‌اند و قابل‌‌‌ترحم‌‌‌اند یا شرکت فعلی حتما محکوم به نابودی است. ویلیامز می‌‌‌گوید: «ممکن است به خاطر پول بیشتر، رشد سریع‌‌‌تر یا تعادل بهتر بین کار و زندگی شغلشان را عوض کنند. یا صرفا به دنبال یک تجربه جدید و متفاوت باشند.» درست است که درک علت دقیق تصمیمشان تقریبا غیرممکن است. اما وقتی مانده‌‌‌اید که به پیروی از رئیس از شرکت خارج شوید یا نه، ارزشش را دارد که سعی کنید انگیزه‌‌‌هایشان را درک کنید.

توصیه ویلیامز این است که از مدیرتان بخواهید گفت‌‌‌وگوی خصوصی دو‌نفره‌‌‌ای با هم داشته باشید. احتمالا در یک جلسه دو‌نفره خصوصی صادق‌‌‌تر باشند تا در یک جلسه عمومی با کل اعضای تیم.  او می‌‌‌گوید: «سعی کنید بفهمید از نظر مدیر شما، سازمان جدید چه فرصت تازه‌‌‌ای عرضه می‌کند که شرکت کنونی فاقد آن است.»

اطلاعاتی که از این راه به دست می‌‌‌آورید، از یکسو می‌تواند به شما کمک کند تصمیمات ‌سنجیده‌‌‌تری بگیرید و از سوی دیگر ممکن است ترغیب شوید دقیق‌‌‌تر به نقش و سازمانتان بنگرید و ببینید آیا با اهداف شخصی و حرفه‌‌‌ای شما منطبق است یا نه.

۲- نقش رئیسم در موفقیتم چقدر حیاتی بوده است؟

اگر رئیس شما بیشتر مرشد و راهنمایتان بوده باشد تا صرفا یک مدیر، احتمالا از رفتنش آسیب بیشتری ببینید. روتبارد می‌‌‌گوید: شاید نگران باشید که بدون راهنمایی‌‌‌هایش چه بلایی سر رشد شغلی‌‌‌تان می‌‌‌آید، یا بدون حمایت او چه بلایی سر جایگاهتان در شرکت می‌‌‌آید. عزیمت آنها می‌تواند در شبکه حمایتی شما در سازمان حفره‌‌‌ای به وجود بیاورد.

به پیشنهاد روتبارد باید گستردگی ارتباطاتتان را در محیط کار، که او نامش را گذاشته «اکوسیستم حمایتی» شخصی، ارزیابی کنید. به دنبال مسیرهای احتمالی رشد و توسعه باشید. اگر به‌‌‌ جز مدیرتان، راهنما و حامی دیگری هم داشته باشید و این شانس وجود داشته باشد که بتوانید بدون حمایت مستقیم مدیرتان در سازمان پیشرفت کنید، رفتن مدیرتان می‌تواند موقعیتی را برای کشف فرصت‌‌‌های تازه برای شما فراهم کند.

حتی ممکن است بتوانید از زیر سایه‌‌‌شان خارج شوید.  روتبارد می‌‌‌گوید: «اما اگر حامی دیگری ندارید و بدون حمایت این مدیر هیچ راهی را برای پیشرفت متصور نیستید، آن موقع است که باید بیشتر نگران ماندنتان در شرکت باشید.»

۳- تا چه حد نگران آینده سازمان هستم؟

رفتن مدیرتان پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. آن‌‌‌ هم نه صرفا برای مسیر حرفه‌‌‌ای شما، بلکه در مقیاس کلان بر سازمان هم تاثیرگذار خواهد بود. روتبارد می‌‌‌گوید: «فقط به این فکر نکنید که «سود من در چیست؟» بلکه به این هم فکر کنید که این شرکت دارد به کجا می‌رود و با رفتن مدیرتان چه اتفاقی برایش می‌‌‌افتد.» اگر به نظرات و سبک رهبری مدیرتان ایمان داشته باشید، اهمیت این موضوع خیلی بیشتر هم می‌شود. چون شما باور دارید وجود این شخص برای آینده سازمان حیاتی است و بیشتر نگران رفتنشان می‌‌‌شوید.

روتبارد می‌‌‌گوید: «با دقت جانشینان احتمالی رئیستان را بررسی کنید. البته با این پیش‌‌‌فرض که خودتان در لیست گزینه‌‌‌های احتمالی نباشید. ببینید اعتماد دارید این مدیران سازمان را در مسیری هدایت کنند که با ارزش‌‌‌های شما همخوانی داشته باشد یا می‌‌‌ترسید سازمان را به جهتی بکشانند که شما را نگران می‌کند.»

ویلیامز اضافه می‌کند که این دوران، فرصت بسیار خوبی است تا درباره آینده کاری‌‌‌تان صحبت مستقیمی با رئیس رئیستان داشته باشید. درست است که ممکن است آماده نباشید نقش رئیستان را برعهده بگیرید، اما ممکن است این موقعیت فرصتی باشد که بتوانید یکسری از مسوولیت‌‌‌هایش را تقبل کنید.  چنین موقعیتی، لحظه بررسی شکاف‌‌‌های موجود در مهارت‌‌‌های رهبری و تکنیکی شماست. ببینید هدفتان چیست و قبل از آنکه نشان بدهید آماده به عهده گرفتن نقش بزرگ‌تری هستید، باید چه توانمندی‌‌‌هایی را به دست بیاورید.

۴- آیا امکان رفتن دارم؟
و واقعا دلم می‌‌‌خواهد این کار را بکنم؟

روتبارد می‌‌‌گوید: «اگر پیشنهاد کاری صریح و مستقیمی از رئیستان نداشته باشید یا فرصت دیگری پیش رویتان نباشد، احتمالا این ملاحظات حداقل در کوتاه‌‌‌مدت بی‌‌‌مورد به نظر برسند. ترک کار بسیار هزینه‌‌‌بر است و اگر گزینه جایگزین آماده‌‌‌ای همسو با ارزش‌‌‌هایتان نداشته باشید، ایده‌‌‌آل‌‌‌گرا بودن سخت می‌شود.»

در این صورت ممکن است مجبور به ماندن شوید و این الزاما اتفاق بدی نیست. شاید خبر رفتن رئیستان در ابتدا موجب تلخی و نگرانی شما شود. اما همیشه با گذشت زمان اوضاع آرام می‌گیرد. ممکن است متوجه شوید که حتی بدون تشویق‌‌‌های رئیس هم می‌توانید در شغلتان پیشرفت کنید و شرکت هم می‌تواند به راهش ادامه دهد.

به گفته روتبارد ما اغلب واکنشی حسی و غریزی به مسائل داریم و گاهی دچار اشتباه می‌‌‌شویم و واکنشمان اشتباه است. شاید باید به دیگران فرصت بدهید. ویلیامز می‌‌‌گوید: «عدم‌برخورداری از یک مسیر خروج اضطراری به شما فرصت خودکاوی می‌دهد. تغییر سخت است. قابل‌‌‌درک است که از نو شروع کردن با یک مدیر تازه ترسناک به نظر برسد.

حس داشتن یک رئیس جدید مثل این است که سر خط برگردید و کارتان را کاملا از اول شروع کنید. اما چسبیدن به چیزی که آشناست و رها نکردنش ممکن است حرکت شغلی عاقلانه‌‌‌ای نباشد. داشتن یک فرد معتمد، همچون مربی شغلی، راهنما یا دوست می‌تواند در فرآیند تشخیص و دسته‌‌‌بندی این احساسات بسیار موثر باشد. به کمک آنها می‌توانید توصیه‌‌‌های بی‌‌‌طرفانه‌‌‌ای دریافت کنید.»

۵- آیا رئیسم صریح و مستقیم به من پیشنهاد کار داده؟

اول ‌‌‌از همه اینکه، اگر رئیستان از شما نخواسته همراهش بروید بهتان برنخورد. روتبارد می‌‌‌گوید: «ممکن است اصلا به ذهنشان خطور نکرده باشد یا به فکرشان نرسد که بپرسند. اما اگر ارتباط نزدیکی دارید و رابطه حرفه‌‌‌ای‌‌‌تان برایتان مهم است، ارزشش را دارد که این امکان را در نظر بگیرید.

ممکن است به نفع رئیستان هم باشد که شما را با خود ببرد.» روتبارد به پژوهشی استناد می‌کند که می‌‌‌گوید استخدام گروهی تیم‌‌‌های پر‌بازدهی که اعضایش قبلا با هم کار کرده‌‌‌اند و خوب با هم کنار می‌‌‌آیند، باعث می‌شود در سازمان جدید بهتر با هم هماهنگ شوند و کارها به‌‌‌سرعت روی غلتک بیفتند.

روابط مستحکم و اعتمادی که بینشان است به آنها اجازه می‌دهد درجا وارد عمل شوند و از همان ابتدا تاثیرگذار باشند. روتبارد می‌‌‌گوید: «اصلا لازم نیست طوری نشان دهید که انگار مستأصلید یا گیر داده‌‌‌اید. صرفا بپرسید که ممکن است در سازمان جدید نقشی برای شما وجود داشته باشد یا نه.

ممکن است این نقش همین حالا موجود نباشد، شاید حتی دو ماه یا بیشتر طول بکشد. اما خوب است که این گزینه را حفظ کنید.» با این ‌‌‌حال ویلیامز هشدار می‌دهد: «آن‌‌‌قدر هیجان‌‌‌زده نشوید که کنترلتان را از دست بدهید و خیال کنید رئیستان همیشه درست می‌‌‌گوید و بهتر از شما می‌‌‌داند. با افرادی که ممکن است در سازمان جدید همکارتان شوند تماس بگیرید تا بفهمید فرهنگ سازمان چگونه است و این فرصت چه چیزهایی در پی دارد.

ممکن است نقشتان در سازمان جدید بسیار متفاوت از نقش کنونی‌‌‌تان باشد. داشتن رئیسی که سر شغل و حرفه‌‌‌تان به او اعتماد داشته باشید، زیباست. اما یادتان باشد که رؤسا هم انسان هستند و می‌توانند خودخواهانه عمل کنند. ممکن است بخواهند شما را با خود ببرند که زندگی خودشان راحت‌‌‌تر شود.»

منبع


ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

تبلیغات در ویکی پلاست

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
کامپاند پلی‌کربنات: نسوز، الیاف دار، رنگی، سفارشی و ... قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟