دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
شغل من مقدس نیست!

wikiplast.ir

شغل من مقدس نیست!

این ایده که همواره باید عاشق شغل خود باشیم، انتظاراتی سنگین از شغل‌‌‌مان ایجاد می‌کند. این ایده، ملالت موجود در تمام کارها را نادیده می‌گیرد، ما را نسبت به ضعف‌‌‌ها و ایرادات شغل رویایی‌‌‌مان کور می‌کند و شرایطی می‌‌‌سازد که شاغلان، حاضر به دریافت حقوقی کمتر از استحقاقشان شوند. اما چنین انتظاراتی دانسته یا ندانسته توسط والدین یا گروه‌‌‌هایی از جامعه به افراد تحمیل می‌شود.

فوباتزی، فارغ‌‌‌التحصیل دانشگاه دِلاوِر است. او در کودکی عاشق کتاب شد. کتاب‌‌‌ها به او نشان دادند که افکار و تمایلات خاص او در دیگران هم وجود دارد. انگار دوستانی در کتاب یافت که نمی‌توانست آنها را تنها بگذارد.

این شیفتگی باعث شد که علاقه‌‌‌مند به شغل کتابداری شود. اما کتابداری کار ساده‌‌‌ای نیست. علاقه‌‌‌مندان کتابداری در آمریکا باید مدرک فوق‌‌‌لیسانس در کتابداری و علوم اطلاعات داشته باشند؛ به همین دلیل افرادی مانند فوباتزی پس از صرف زمان و هزینه‌‌‌های بسیار برای تحصیلات، با حقوقی پایین به کار مشغول می‌‌‌شوند.

 یکی از چیزهایی که باعث می‌‌‌شد فوباتزی درباره کار در کتابخانه رویاپردازی کند، مطلبی بود که در دبیرستان خوانده بود. او فهمیده بود که کتابخانه‌‌‌ها آرمانی مبنی بر در دسترس بودن برای تمام اقشار جامعه را دارند.

این موضوع به‌‌‌ویژه از آن جهت برای فوباتزی جذاب بود که خودش سیاه‌پوست بود و گاهی احساس اجحاف می‌‌‌کرد. اساتیدش در دانشگاه، کتابخانه را «آخرین نهاد واقعا دموکرات» می‌‌‌نامیدند. اما این انتظارات و رویابافی‌‌‌ها هنگام پژوهش‌‌‌ها و تجربیات کاری فوباتزی رنگ باختند.

یکی از مزیت‌‌‌های کتابخانه‌‌‌ها، منصف بودن و ارائه فرصت کاری به گروه‌‌‌های مختلف جامعه بود. با این حال، در دانشگاه راتگرز که یکی از پرتنوع‌‌‌ترین طیف دانشجویان را داشت، فقط او و یک سیاه‌پوست دیگر در بین ۴۰ دانشجوی کتابداری، نماینده رنگین‌‌‌پوستان بودند.

او خارج از کلاس فهمید که طی جنبش حقوق مدنی آمریکا، کتابخانه‌‌‌های جنوب این کشور، ترجیح دادند در‌‌‌های خود را ببندند و به موج رفع تبعیض ملحق نشوند (این مطالب از کتاب درسی حذف شده بودند و فوباتزی تا آن زمان اطلاعی از آنها نداشت).

موضوع دیگری که مخفی مانده بود: کتابخانه‌‌‌های آمریکا قوانین تبعیض‌‌‌آمیزی برای صدور کارت اشتراک دارند تا مانع از ورود شهروندان خاصی شوند. کتابخانه‌‌‌ها همواره و آن اندازه که ادعا می‌‌‌شد، نهادی دموکراتیک نبودند.

کتابدارهای آمریکا، کنفرانسی سالانه دارند که نزدیک به ۲۰‌هزار نفر از آنها دور هم جمع می‌‌‌شوند. کنفرانس سال ۲۰۱۷ در شیکاگو برگزار شد و فوباتزی هم در آن حضور یافت. در یکی از پنل‌‌‌های تخصصی، فردی درباره کتابخانه‌‌‌های مدارس صحبت کرد و جمله‌‌‌ای به زبان آورد که کتابدار داستان ما را به خود آورد. او به حاضران می‌‌‌گفت که کار کردن به عنوان یک کتابدار، «کاری مقدس» است.

فوباتزی درباره کارها و وظایف مقدس می‌‌‌دانست. مادرش کشیش کلیسای پرزبیتاری بود. احساسش در آن لحظه را چنین توضیح داده است: «این واقعیت که از چنین واژه‌‌‌ای برای توصیف شغل ما استفاده می‌‌‌کردند، برایم قابل هضم نبود. نمی‌توانم درک کنم که چگونه این شغل را مقدس می‌‌‌دانند و مشکلات فراوانی در آن وجود دارد.»

نادیده گرفتن ضعف‌‌‌ها و تخلف‌‌‌ها در محیط کار، فقط از کسانی برمی‌‌‌آید که چشم‌‌‌بسته عاشق شغل خود باشند. این ایده که علم کتابداری کار یا وظیفه‌‌‌ای مقدس است، شبیه همان فلسفه‌‌‌ای است که از پرستاران مبتلا به کم‌‌‌خوابی می‌‌‌خواهد بیماران را در اولویت قرار دهند؛ شبیه انتظاری است که نسبت به معلمان برای گذران زندگی با حقوق کنونی خود دارد و شبیه تحمیل دوره کارآموزی به دانشجویان بی‌‌‌درآمد برای کسب تجربه کاری است.

ترویج این پیام که یک شغل به ذات خود درست است، به افراد دارای پست و مقام این قدرت را می‌دهد که ناعدالتی‌‌‌ها را به عنوان وقایعی نادر تلقی کنند نه اشتباهاتی سیستمی. گاه نیز به طور کل، آن را نادیده می‌‌‌گیرند.

فوباتزی اصطلاحی به عنوان «حیرت شغلی» (vocational awe) ابداع کرد و مقاله‌‌‌ای درباره رواج آن بین کتابدارها نوشت. البته که بعدها مشخص شد ایده او درباره بسیاری از مشاغل مصداق دارد.

 او در مقاله‌‌‌اش نوشت که حیرت شغلی، این باور است که محیط‌‌‌های کار و نهادهایی مانند کتابخانه‌‌‌ها «به ذات خود خوب و مقدس هستند و از این رو، ورای انتقادند».

به عبارت دیگر، اثر هاله‌‌‌ای چنین حوزه‌‌‌ای افراد را از دیدن (یا اقدام علیه) مشکلاتی که شاید در آن وجود داشته باشد، بازمی‌‌‌دارد. زمانی که مشکلاتی مانند حقوق ناکافی، نژادپرستی یا تبعیض جنسیتی بروز می‌کنند، به عنوان رویدادهایی نادر و نه خطای سیستمی تلقی می‌‌‌شوند.

در همین زمان، عملکرد شغلی، وابسته به میزان معنا و اهمیتی می‌شود که فرد به شغل خود می‌دهد. به نوشته فوباتزی «مشکل حیرت شغلی این است که اثربخشی کار یک نفر را به طور مستقیم وابسته به میزان اشتیاق (یا بی‌‌‌تفاوتی) او به شغلش می‌‌‌سنجد نه ایفای وظایف کلیدی آن شغل.»

کتابدار داستان ما این‌گونه مقاله‌‌‌اش را به پایان برد: «اگر ادبیات مورد استفاده در توصیف کار کتابدارها به طور مستقیم به تقلا، ایثار و فرمانبری گره خورده باشد، هرقدر که فرد برای شغلش به زحمت بیشتری بیفتد، کارش (و موسسه‌‌‌اش) مقدس‌‌‌تر خواهد شد.»

مقاله فوباتزی در ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد. بلافاصله از او برای سخنرانی در کنفرانس‌‌‌های کتابدارها دعوت شد. همزمان شاغلان حوزه‌‌‌های دیگر نیز با گفته‌‌‌های او احساس همذات‌‌‌پنداری کردند.

منبع


ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
بسپار تجارت آسیا؛ تولید و صادرات کامپاندهای پلیمری قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟