- تاریخ انتشار ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
- تعداد بازدید 310 بازدید
- دسته بندی مدیران
- نظرات کاربران 0 دیدگاه
- اشتراک گذاری
برای اینکه منحرف نشوید، GPS خود را روشن نگه دارید
مرحله «فرصت» در فرآیند چهار اقدام (متحد، دستاورد، فرصت، برنامه) ممکن است برای شریک مکالمه شما ناخوشایند باشد، چون در این نقطه یک مسیر جدید را تصور میکند؛ مسیری رو به جلو که مجبور است از راحتی تسلیم شدن بگذرد و به سمت مشکلی غیرقابل حل حرکت کند و ناخوشایندی تلاش دوباره را بپذیرد.
امتحان کردن چیزهای جدید میتواند ترسناک باشد؛ بهویژه وقتی لازم باشد فرد از یک قربانی بیپشت و پناه به یک فعال مسوولیتپذیر تغییر کند.
به خاطر این ترسناک بودن، طرف صحبت شما ممکن است انحرافات را دنبال کند – نکتههای انحرافی که فرد را از بازی خارج میکنند تا از ریسک کردن خودداری کند. این کار از روی بدخواهی یا حتی با هدفمندی انجام نمیشود. اما نتیجه، یک مکالمه ناامیدکننده خواهد بود که پیشرفتی در آن حاصل نخواهد شد.
باید طرف مقابل را در مسیر نگه دارید و نگذارید منحرف شود.
مراقب باشید در تله نیفتید: به طرف مقابل امتیاز بیخود ندهید و وارد بحث و جدل هم نشوید. هر دو این استراتژیها شما را به بنبست میرسانند، یا شما را وارد دور باطلی میکنند که دائم میچرخید و میچرخید و نمیتوانید به موفقیت برسید.
در عوض، خیلی راحت آنها را بپذیرید و ادامه دهید. در ادامه، روشهای دور زدن رایجترین عوامل پرتاندیشی و انحراف را عنوان میکنیم.
انحراف ۱: سرزنش کردن دیگران
یکی از روشهایی که طرف صحبت ما میتواند ما را از فرآیند تغییر منحرف کند، انتقاد کردن از اطرافیان است: رئیسم یک احمق است. همتیمیهایم نادانند. همسرم نقنقوست. فرزندانم بیادبند.
وقتی افراد کس دیگری را سرزنش میکنند، از موقعیت دشوار فرار میکنند. «کاری نمیتوانم انجام دهم، چون همانطور که همه میدانند، نمیتوانی دیگران را تغییر دهی.» اما حالا ما میدانیم که میتوان دیگران را تغییر داد، اما نه به عنوان یک منتقد. سرزنش کردن هیچگاه جواب نمیدهد.
وقتی تلاش میکنید دوست و متحد فردی باشید که به او کمک میکنید تغییر کند، باید راهنمایی کنید او هم نقش خود را از منتقد، به دوست و متحد تغییر دهد. وقتی طرف مقابل به شما میگوید تیمش شکست خورده، چون رامونا یک نادان است، بحث و جدل نکنید و تلاش نکنید نادان بودن رامونا را حل کنید. حتی تلاش نکنید او را مجبور کنید با رامونا همدلی کند؛ چون با مقاومت زیادی مواجه خواهید شد.
و نکته اصلی: هر گونه ارزیابی رفتار یا شخصیت رامونا، یک انحراف محسوب میشود. مهم نیست که او نادان است یا نیست. این ربطی به موضوع ندارد. نکته مهم در اینجا دستاورد نیروبخش است: اینکه فرد تلاش میکند چه کاری انجام دهد. برخلاف انتظار، در اینجا هیچگونه کنجکاوی در مورد رامونا ندارید.
گفتوگوی اشتباه:
- بن: صادقانه بگویم، رفتار رامونا برای همه اعضای تیم مزخرف است.
- دارا: چطور؟
اصلا نیازی نیست بخواهید رفتار مزخرف رامونا را حل کنید. در عوض، بررسی کنید که رفتار رامونا چطور به دستاوردی که آنها میخواهند کمک میکند یا آن را خراب میکند.
گفتوگوی درست:
- بن: صادقانه بگویم، رفتار رامونا برای همه اعضای تیم مزخرف است.
- دارا: بگذار برگردیم به اینکه میخواهی با این تیم چه کنی و به کجا برسی و بعد در سطح گستردهتر ببینیم چه موانعی سر راه وجود دارند؛ رامونا یا هر چیز دیگر.
میتوانید صریح باشید: «نمیخواهم رامونا ذهنم را منحرف کند. بیا در مورد اینکه میخواهی با این تیم چه کنی و به کجا برسی صحبت کنیم و بعد در سطح گستردهتر ببینیم چه موانعی سر راه وجود دارند.»
انحراف ۲: انتقاد از خود
گاهی اوقات، طرف صحبت شما سمت و سوی سرزنش را به طرف خودش میگیرد. این کار ظاهرا نشان میدهد که طرف میخواهد مسوولیت بپذیرد، اما در واقع روش ظریفی است برای فرار کردن از مسوولیت. توجه و انرژی فرد، به جای کار متفاوتی که میتواند انجام دهد، بر کمبودهایش متمرکز میشود. انتقاد از خود، جایگزین عمل میشود.
وقتی کسی از خودش انتقاد میکند، هر چقدر هم که وسوسهکننده باشد، وارد بحث و جدل نشوید. ابتدا تاییدش کنید، چون ذهن او میخواهد بر مخالفتهای شما غلبه کند. وقتی به جای حس شریک بودن، موضع خصمانه اتخاذ کنید، رابطه خراب میشود.
گفتوگوی اشتباه:
- کولین: میخواهم عضو دلگرمکنندهتری در تیم باشم، اما ذاتا بدخلق هستم.
- دنیله: اوه، بیخیال، تو از بقیه بدتر نیستی.
- کولین: درست نیست، تو نمیدانی بیشتر اوقات در ذهن من چه میگذرد. درون مغزم میدان جنگ است. حتی سعی نکنید انتقاد از خودشان را حل و فصل کنید. نه برای بدخلقی، یا تنبلی یا بیانگیزگی یا ناتوانی در تمرکز کردن یا هر تعبیر دیگری که یک رفتار تکرارشونده را ویژگی غیرقابل تغییری میداند. وقتی روی یک ویژگی تمرکز میکنید، آن را به عنوان یک فاکتور محدودکننده تقویت میکنید.
گفتوگوی اشتباه:
- کولین: میخواهم عضو دلگرمکنندهتری در تیم باشم، اما ذاتا بدخلق هستم.
- دنیله: آیا صبحها مدیتیشن میکنی؟ من به این نتیجه رسیدهام که فقط ۱۰ دقیقه مشاهده افکارم، کمک میکند افکار منفی را بدون اینکه عملی در موردش انجام دهم، ببینم. و آنها را به اینکه از خودشان انتقاد میکنند تا از مسوولیتپذیری فرار کنند، متهم نکنید. به جای آن، بر عمل متمرکز شوید: اگر این ویژگی سرزنشگر را نداشتند، چه میکردند؟ اگر میتوانستند چوب جادو را تکان دهند و دیگر بدخلق، تنبل یا بیانگیزه نباشند، چه میشد؟
گفتوگوی درست:
- کولین: میخواهم عضو دلگرمکنندهتری در تیم باشم، اما ذاتا بدخلق هستم.
- دنیله: از کجا میدانی که اگر بدخلق نبودی، میتوانستی برای اعضای تیمت دلگرمکننده باشی؟
- کولین: وقتی افراد با ایدهای که هنوز کامل شکل نگرفته سراغ من میآیند، به جای اینکه آنها را پس بزنم، همفکری جمعی میکردم.
برچسب «بدخلق» بودن، مسیری به سوی یک راهحل نیست، بلکه یک انحراف است. کولین حالا به سمت حل یک مشکل جدید هدایت شده است: توسعه عادت همفکری جمعی به جای عادت انتقاد کردن.
ممکن است بدخلق بودن کولین ریشه در یک ترس داشته باشد: ترس از ضعیف و بیاراده به نظر رسیدن، ترس از اینکه باهوشترین فرد جلسه به نظر نرسد و... تلاش دنیله برای کمک به کولین و پیدا کردن فرصتهایی برای همفکری جمعی، فرصت ثانویهای ایجاد میکند که این ترسها شناسایی و برطرف شوند. در قسمت بعد، انحراف سوم را معرفی میکنیم و روشهای مقابله با این انحرافات را بررسی خواهیم کرد.
ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک
-
پی وی سی (PVC) چیست؟ آشنایی با کاربرد و ویژگیهای پلی وینیل کلراید
ادامه مطلب -
پلاستیک مهندسی چیست
ادامه مطلب -
نایلون چیست؟ تفاوت نایلون و نایلکس
ادامه مطلب -
بازیافت پلاستیک: آشنایی با انواع بازیافت پلاستیک و مراحل آن
ادامه مطلب -
گرانول چیست؟ مقاله جامع آشنایی با انواع گرانول و ویژگیهای آن
ادامه مطلب -
دستگاه تزریق پلاستیک چیست؟ آشنایی با انواع دستگاه ها، اجزا و کاربردها
ادامه مطلب