جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
17 جمله که رهبران بزرگ هرگز به کارکنانشان نمی‌گویند

wikiplast.ir

17 جمله که رهبران بزرگ هرگز به کارکنانشان نمی‌گویند

مردم آشکارا کلماتی که بیان کرده و احساساتی را که باعث شده‌اید تجربه کنند، به یاد می‌سپارند و این خوب نیست.

مایا آنجلو (Maya Angelou) نویسنده‌ای مبتدی بود وقتی گفت: مردم ممکن است آن‌چه را گفته‌اید فراموش کنند، اما احساسی را که باعث شده‌اید تجربه کنند، هرگز فراموش نخواهند کرد.

البته که درست است، مگر درمورد موضاعاتی حساس که رهبران با بی‌دقتی بیان می‌کنند. در این مطلب ۱۷ جمله را فهرست کردیم که در جایگاه رهبری، هرگز نباید به کارکنان بگویید.

۱. شخص X بهتر عمل می‌کند

هرگز چنین مقایسه‌ای نکنید. تنها دلیل استفاده از این عبارت انگیزه‌آفرینی در کسی یا سرزنش اوست که قطعا به این شکل بی نتیجه است.

۲. به جای مشکل، به من راه‌حل ارائه بده

رهبران نیز می‌خواهند مشکلات آشکار شوند و قصد ندارند کارمندان را هدف ایرادات خود قرار دهند. بله، درست است که این کارمندان هستند که با استفاده از گزینه‌های‌ موجود باید به راه‌حل مناسبی برای مشکلات برسند، اما در همین حین نیز به کمک مدیران نیاز دارند.

این روند مطلق در نهایت حجم عظیمی از مشکلات مدفون‌شده را به جای مشکلات حل‌شده به وجود می‌آورد.


۳. درمورد کارتان نظری ندارم

واقعا نظری ندارید یا نمی‌توانید نظری بدهید؟ شاید با نقاط قوت و فرصت‌های کارمندانتان هماهنگ نیستید و به ویژگی‌های عملکردی و کارایی آنان توجه کافی نداشته‌اید.


۴. لازم نیست دلیلش را بدانید؛ فقط عمل کنید

در واقع، کارمندان حق دارند علت را بدانند. طبق نتایج نظرسنجی انجام‌شده در آزمونی با عنوان «Make It Matter» مشخص شد که ۵۸٪ کارمندان در رتبه‌بندی ۳ عامل از بین‌برنده‌ی انگیزه، گزینه‌ی «نمی‌دانم کارهایم را با چه دلیلی انجام می‌دهم» را انتخاب کرده‌اند.


۵. خودم انجامش می‌دهم

این را بگوید تا در یک جزیره و بدون حمایت تنها بمانید. این مسئله از ۲ جهت ترسناک است؛ اول، دقیقا برعکس اعطای استقلالی است که کارمندانتان انتظارش را دارند؛ دوم، چنین نشان می‌دهد که می‌خواهید افکاری را مانند «من بهتر از تو می‌دانم» و «من کنترل‌کننده هستم» القا کنید که هر دو شما را تضعیف می‌کنند.

۶. چون من رئیس‌ هستم

خب که چه؟ این موضوع نه درمورد قدرت شخصی است و نه درمورد قدرت کاری و موقعیتی‌ای که دارید. این عبارت راهی ضعیف برای پنهان شدن پشت اقتدارتان است. ممکن است موافقت آنان را کسب کنید، اما هرگز تعهد قلبی‌شان را دریافت نخواهید کرد. در نهایت، چند دنبال‌کننده خواهید داشت که شما را نه از اعماق قلبشان، بلکه به دلیل مرتبه‌ی شغلی‌تان دنبال می‌کنند.


۷. چرا این‌گونه انجامش داده‌ای؟

این عبارت در اصل بیش‌ از یک اتهام نیست. باید منظورتان را واضح بیان کنید، چراکه این عبارت ماهیت کنجکاو‌کننده‌ای دارد. اگر هدفتان اشاره به نواقص است، می‌توانید سؤالتان را این‌گونه مطرح کنید: «چگونه ممکن بود کارها بهتر انجام شوند؟»


۸. کارت خوب بود

بازخورد‌های ملایم و مطلوب مانند نان‌های سفید هستند؛ مغذی نیستند؛ درعوض، به آن‌ها اجازه دهید که بدانند کاری که انجام داده‌اند، به چه دلیل خوب بوده‌است.

۹. باید بیش‌تر یا کم‌تر انجام می‌دادید

بی‌ادبانه و توهین‌آمیز است. بهتر است به جای این‌که بگوید باید کم‌تر یا بیش‌تر از این را انجام می‌داید، در مورد این‌که چگونه یا به چه وسیله‌ای می‌تواند اقدامات کارآمدی کند، توضیح دهید. این تلاشی خسته‌کننده و بی‌پایان است که به افراد القا می‌کند که با منابع کم‌تر به تولید بیش‌تر ادامه دهند که حتی اگر درست باشد، باید به آن‌ها پیشنهاد کمک دهید یا شرایط را برای آنان مهیا کنید


۱۰. این مشکل تو است

اشتباه است! اگر شما رهبر هستید، مشکلِ شما نیز هست. هیچ راهی سریع‌تر از بیان این جمله برای کنار گذاشتن مسئولیت‌پذیری‌تان نیست.

۱۱. اشتباه برداشت نکن، اما...

اما شما دارید طفره می‌روید. این عبارت می‌گوید «من واقعا فکر نکرده‌ام که چه بازخوردی به تو بدهم» یا «من خیلی ترسو هستم و نمی‌توانم مستقیم صحبت کنم».


۱۲. حالا وقت ندارم

وقت ندارید یا نمی‌خواهید وقت بگذارید؟ بهترین رهبران، همیشه وقت گذاشته‌ یا حداقل، بعد از توضیحِ علت، پیشنهادهایی را مبنی بر این‌که چه زمانی و کجا می‌توانند در اسرع وقت ارتباط برقرار کنند، بیان کرده‌اند.


۱۳. اقتدار من را زیر سؤال می‌برید؟

این سؤال نشان‌دهنده‌ی احساس ناامنی و ناتوانی‌ شما در رسیدگی به بحث‌هاست. اگر از رهبران بزرگ سؤال شود، استقبال می‌کنند، چراکه می‌دانند این سؤالات ایده‌ها و در نهایت دستاورد‌ها را قوی‌تر می‌کنند.


۱۴. رئیس ما احمق است

بسیار غیرحرفه‌ای است که به کارمندانتان نشان دهید که قصد دارید درمورد رئیستان صحبت کنید. از کجا می‌دانید که آن‌ها را به خطر نمی‌اندازید؟ رئیس، همکاران و هیچ‌کس از افراد شرکت‌ را مقابل نیروها و زیردستانتان تحقیر نکنید. رهبران واقعی هرگز این کار را نمی‌کنند.


۱۵. فردی که قبلا به‌جای من بود، وحشتناک بود

این مورد با گزینه‌ی قبلی در ارتباط است و حتی می‌تواند نفرت‌انگیز‌تر هم باشد، چراکه همانند تلاشی پنهان برای راندن خودتان از اتهام‌هاست. بی‌احترامی به خود و مقصر جلوه دادن دیگران ترکیبی زننده است.

۱۶. ناامید شدم

این‌جا نیز این موضوع، همان طور که درمورد کودکان صدق می‌کند، جایز است. مسئله‌ی اصلی نه درمورد اشخاص، بلکه درمورد رفتارشان است.

شما می‌توانید از کاری که انجام داده‌اند یا نتیجه‌ی آن ناامید شوید، اما اگر موضوع را به روی آنان بیاورید و به شخصیتشان ربط دهید، اغلب سریع بهبود نمی‌یابند.


۱۷. تقصیر من نیست

اگر شما رهبر هستید، تقصیرات تا حدودی بر عهده‌ی خودتان نیز هست، پس آن‌ها را بپذیرید و پاسخ‌گو باشید. برای اعتباردهی به کارکنانتان و برای سرزنش‌گری به آینه نگاه کنید.

منبع: کاربوم


ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 100%

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
بسپار تجارت آسیا؛ تولید و صادرات کامپاندهای پلیمری قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟