دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳
مدیران! یک گام جلوتر

آشنایی با ۱۰ اصطلاح در حوزه کار و استخدام که بازتابی از تحول مداوم محیط‏‏‌های کاری هستند؛

مدیران! یک گام جلوتر

اگر شما هم از کلمات و اصطلاحات سختی که مد می‏‏‌شوند خسته شده‏‏‌اید، اما همچنان می‏‏‌خواهید به‏‏‌روز بمانید و در جریان تغییرات و تحولات باشید، شگفت‏‏‌زده می‏‏‌شوید که بدانید برخی از جدیدترین واژه‏‏‌ها چه اطلاعاتی از جریان‏‏‌های متغیر محیط کار ارائه می‌دهند.

مفاهیمی همچون «ریاست‏‏‌زدایی آگاهانه» که برخاسته از استراتژی‏‏‌های رهبری سازمانی است و به جای کنترل بر توانمندسازی تاکید دارد، «استخدام خاموش» که پاسخی به محدودیت‌های اقتصادی است و بر جابه‏‏‌جایی داخلی استعدادها تمرکز دارد و «ارتقای خشک» که نارضایتی فزاینده از افزایش مسوولیت‏‏‌ها بدون قدردانی و پاداش را نشان می‌دهد، شاید در نگاه اول اصطلاحاتی زودگذر به نظر برسند، اما در حقیقت بازتاب تغییرات عمیق‏‏‌تری هستند که در نحوه استخدام و تعامل سازمان‌ها با کارکنان در حال رخ دادن است.


اصطلاحات حوزه کار و استخدام، نشان‌‌‌دهنده استراتژی‌‌‌های در حال تکاملی هستند که محیط کار را دگرگون کرده و مسیرهای شغلی را بازتعریف می‌کنند. فرقی نمی‌‌‌کند شما رهبر سازمان باشید، یا متخصص منابع انسانی یا فردی که سعی در مسیریابی روند شغلی خود دارید، آشنایی با این روندها به شما کمک می‌کند یک قدم جلوتر باشید. ۱۰ اصطلاح پرکاربرد در حوزه کار و استخدام که به وفور در گفت‌‌‌وگوهای امروزی شنیده می‌‌‌شوند، عبارتند از:

۱- کوچ‌‌‌نشینی داخلی (Tethered Nomading): یافتن آزادی بدون ترک خانه
کوچ‌‌‌نشینی داخلی به کارکنان دورکاری اشاره دارد که به‌‌‌جای سفر به خارج از کشور، در داخل کشور خود سفر می‌کنند. این روش هم آزادی کار از نقاط مختلف را فراهم می‌کند و هم از چالش‌‌‌های سفرهای بین‌المللی مانند پیچیدگی‌‌‌های مالیاتی یا الزامات ویزا جلوگیری می‌کند.

این اصطلاح در دوران پاندمی محبوب شد که دورکاری به یک امر عادی تبدیل شد و کارکنان به دنبال راهی بودند که بتوانند بدون اینکه با دردسرهای لجستیک مرزی مواجه شوند، سفر را با کار ترکیب کنند.

پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌های اجتماعی و وبلاگ‌‌‌های شغلی این مفهوم را سر زبان‌‌‌ها انداختند و آن را به‌‌‌عنوان جایگزین در دسترس‌‌‌تری برای سبک زندگی کوچ‌‌‌نشینی دیجیتال جهانی (که در آن نیروهای دورکار به نقاط گوناگون دنیا سفر می‌کنند) معرفی کردند. با افزایش محبوبیت دورکاری، شرکت‌های بیشتری سیاست‌‌‌های خود را برای حمایت از کارکنانی که به دنبال انعطاف‌‌‌پذیری هستند، به‌‌‌روزرسانی می‌کنند. دستورالعمل‌‌‌های شفاف کارفرمایان می‌تواند به حفظ نیروی کار کمک کند و کارکنان نیز می‌توانند بدون دردسر عبور از مرز، از تجربه‌‌‌های جدید لذت ببرند.

۲- کارت زدن نمادین (Coffee Badging): جریان دورکاری ترکیبی که سطح مشارکت را می‌‌‌سنجد
اصطلاح کارت زدن نمادین، به کارکنانی اشاره دارد که برای مدت کوتاهی به دفتر کار می‌‌‌آیند، فقط آنقدری که حضور بزنند، و دوباره به دورکاری بازمی‌‌‌گردند. در برهه‌‌‌ای که کارکنان در تلاش بودند بین انعطاف‌‌‌پذیری و انتظارات فرهنگ سنتی کار تعادل برقرار کنند، این اصطلاح با رواج مدل‌‌‌های کار ترکیبی محبوب و در بحث‌‌‌های مرتبط با محیط کار در شبکه‌‌‌های اجتماعی شناخته شد.

کارت زدن نمادین به شکاف بین الزامات قدیمی «حضور فیزیکی» و تمرکز فزاینده بر نتیجه اشاره دارد. سازمان‌ها در حال بازنگری در نحوه سنجش مشارکت کارکنان هستند و از معیارهای مبتنی بر زمان حضور به نتایج عملکردی روی می‌‌‌آورند. این روند برای کارکنان، نشان‌‌‌دهنده نیاز فزاینده به یافتن محیط‌‌‌های کاری است که بهره‌‌‌وری و نتیجه را نسبت به حضور فیزیکی در اولویت قرار می‌دهند.

۳- ضدمزایا (Anti-Perks): زمانی که مزایای محل کار بیش از آنکه مفید باشند، آسیب می‌‌‌زنند
ضدمزایا به آن دسته از مزایایی اشاره دارد که با اینکه نیت خوبی پشتشان است، اما باعث نارضایتی کارکنان می‌‌‌شوند و به‌‌‌جای ایجاد انگیزه، آنها را ناامید می‌کنند. این اصطلاح زمانی رواج پیدا کرد که کارکنان به صدا درآمدند و نارضایتی خود را از مزایای نمایشی یا مزایایی که هیچ ربطی به نیازهای واقعی‌‌‌شان نداشت، ابراز کردند. این مفهوم که با پلتفرم‌‌‌هایی همچون سایت نقد و بررسی «گلسدور» و وبلاگ‌‌‌های مرتبط با محیط کار به محبوبیت رسید، نشان‌‌‌دهنده افزایش تقاضا برای مزایایی هستند که واقعا به درد کارکنان بخورند و رفاهشان را افزایش دهند.

توزیع بسته‌‌‌های غذایی به‌‌‌دردنخور، فعالیت‌‌‌های تیم‌‌‌سازی اجباری یا امکانات مدرنی همچون اتاق استراحت که با اولویت‌‌‌های واقعی کارکنان همخوانی ندارند، نمونه‌‌‌هایی از این ضدمزایا هستند. با افزایش اهمیت خودمختاری و حمایت‌‌‌های معنادار برای کارکنان، شرکت‌هایی که سعی در اجتناب از چنین مشکلاتی دارند، می‌توانند بر مزایایی مانند برنامه‌‌‌های کاری انعطاف‌‌‌پذیر، برنامه‌‌‌های جامع سلامت یا فرصت‌‌‌های توسعه حرفه‌‌‌ای تمرکز کنند که با انتظارات مدرن محیط کار همسو هستند.

۴- شروع آرام هفته (Bare Minimum Mondays): بازتعریف آغاز هفته کاری
شروع آرام هفته (دوشنبه‌‌‌های حداقلی) بخشی از جنبش رو‌‌‌به‌‌‌رشدی است که در پی شروع هفته کاری با فشار کمتر و هدفمندی بیشتر است. کاربران شبکه‌‌‌های اجتماعی تجربیات خود را از آغاز هفته با اهداف کوچک و قابل مدیریت برای مقابله با اضطراب‌‌‌ غروب یکشنبه و استرس کاری به اشتراک گذاشتند و این مفهوم به شهرت رسید.

این روند نشان‌‌‌دهنده افزایش توجه به سلامت روان در محیط کار و رد فرهنگ کار مداوم و فرسایشی است؛ به‌‌‌ویژه در میان نسل‌‌‌های جوان‌‌‌تر. کارکنان در روز آغازین هفته تمرکز خود را روی انجام کارهای ضروری می‌‌‌گذارند تا از فرسودگی شغلی جلوگیری کنند و مدیرانی که این مفهوم را می‌‌‌پذیرند، می‌توانند فرهنگی بنا کنند که اولویت را به رفاه کارکنان بدهد. شرکت‌ها با فراهم کردن فرصتی برای تجدید قوا و تنظیم دوباره ذهن کارکنان، ممکن است شاهد بهبود بهره‌‌‌وری و روحیه کارکنان در بلندمدت باشند. برای کارکنان هم، این روند یادآوری قدرتمندی است تا عادات پایداری را بنا کنند که هم به عملکرد کاری و هم به سلامت فردی‌شان کمک می‌کند.

۵- استعفای آگاهانه (Conscious Quitting): همسوسازی مسیر شغلی با ارزش‌‌‌های فردی
استعفای آگاهانه زمانی رخ می‌دهد که کارکنان از موقعیت‌‌‌هایی که با اخلاق یا ارزش‌‌‌های آنها همخوانی ندارد، استعفا می‌دهند. این اصطلاح با تغییر گفت‌‌‌وگوهای کاری به سمت اشتغال مبتنی بر هدف و به‌خصوص با جریان‌‌‌هایی همچون «استعفای بزرگ» (موج گسترده استعفای کارکنان که اوایل سال ۲۰۲۱ به راه افتاد) و تمرکز بیشتر بر مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها، محبوب شد.

 رسانه‌‌‌های اجتماعی و انجمن‌‌‌های حرفه‌‌‌ای این مفهوم را تقویت کردند و کارکنان، داستان‌‌‌ ترک مشاغلی را که با باورهای شخصی‌‌‌شان در تضاد بود، به اشتراک گذاشتند. با افزایش افرادی که در شغلشان، معنا و هدف را به دستمزد ترجیح می‌دهند، سازمان‌ها به این نتیجه رسیده‌‌‌اند که ارتباط شفاف برای انتقال ماموریت و ارزش‌‌‌هایشان در جذب و حفظ استعدادها ضروری است.

کارکنانی که به دنبال تغییر هستند، بیشتر به دنبال شرکت‌هایی می‌‌‌گردند که فرهنگ‌‌‌هایشان با اولویت‌‌‌های آنها همسو باشد و این نشان می‌دهد که امروزه کار معنادار به عاملی کلیدی در تصمیم‌گیری‌‌‌های شغلی تبدیل شده است.

۶- شغل‌‌‌های کم‌زحمت و کم‌‌‌استرس (Lazy Girl Jobs): بازتعریف موفقیت براساس معیارهای شخصی
این مفهوم به دنبال نقش‌‌‌هایی با استرس پایین و انعطاف‌‌‌پذیری بالاست که به جای پیشرفت‌‌‌های پر‌‌‌فشار شغلی، تعادل بین کار و زندگی را در اولویت قرار می‌دهد. این روند که عمدتا توسط رسانه‌‌‌های اجتماعی هدایت می‌شود، نشان‌‌‌دهنده تغییرات نسلی در تعریف موفقیت شغلی است. برای سازمان‌ها، این نقش‌‌‌ها فرصتی برای جذب استعدادهایی است که به دنبال ثبات و رفاه هستند. در مقابل، کارکنان با انتخاب شغل‌‌‌هایی که با اولویت‌‌‌های شخصی و سلامت روانشان همسو است، تعریف جدیدی از موفقیت ارائه می‌دهند.

۷- موقعیت‌‌‌های شغلی خیالی (Ghost Jobs): چرا موقعیت‌‌‌های شغلی باز همیشه واقعی نیستند؟
موقعیت‌‌‌های خیالی به آن دسته از آگهی‌‌‌های شغلی اشاره دارند که شرکت‌ها واقعا قصد پر کردنشان را ندارند. این اصطلاح از سوی انجمن‌‌‌های کاریابی و شبکه‌‌‌های حرفه‌‌‌ای مطرح شد که متقاضیان متوجه الگوی موقعیت‌‌‌هایی شدند که برای مدت طولانی باز می‌‌‌ماندند یا هیچ‌گاه به مصاحبه منتهی نمی‌‌‌شدند.

موضوع از این قرار است که شرکت‌ها گاهی از این مدل آگهی‌‌‌ها برای نمایش رشد سازمان، سنجش علاقه بازار یا ایجاد یک بانک اطلاعاتی از داوطلبان برای نیازهای آتی استفاده می‌کنند.  با این حال، این روش باعث افزایش تردید و بدبینی در بین جویندگان کار شده است. سازمان‌ها می‌توانند برای حفظ اعتماد، در استراتژی‌‌‌های استخدامی خود شفاف باشند و اطمینان دهند که آگهی‌‌‌های شغلی برای نیازهای واقعی هستند. جویندگان کار نیز با تمرکز بر موقعیت‌‌‌هایی که هدف مشخص و ارتباطات مستقیمی دارند، می‌توانند در وقت خود صرفه‌‌‌جویی کرده و از ناامیدی در فرآیند جست‌‌‌وجوی شغل جلوگیری کنند.

۸- ضربه‌‌‌گیر شغلی (Career Cushioning): محافظت از آینده حرفه‌‌‌ای
این مفهوم به اقداماتی برمی‌‌‌گردد که کارکنان برای آمادگی در برابر احتمال از دست دادن شغلشان انجام می‌دهند و شامل یادگیری مهارت‌‌‌های جدید، گسترش شبکه‌‌‌های ارتباطی یا بررسی فرصت‌‌‌های فریلنسری می‌شود. این اصطلاح در طول دوران‌‌‌های بی‌‌‌ثباتی اقتصادی و به‌‌‌ویژه با افزایش بحث‌‌‌ پیرامون اخراج‌‌‌ها و امنیت شغلی در پلتفرم‌‌‌هایی مانند لینکدین و وبلاگ‌‌‌های شغلی، محبوب شد.

این رویکرد پیشگیرانه مخصوص کارکنانی است که می‌‌‌خواهند در برابر تغییرات غیرمنتظره از مسیر شغلی خود محافظت کنند و بر اهمیت سازگاری و انعطاف‌‌‌پذیری در نیروی کار امروزی تاکید دارد. شرکت‌هایی که در برنامه‌‌‌های ارتقای مهارت و فرصت‌‌‌های توسعه شغلی سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌توانند با این روند همگام شوند، وفاداری کارکنان را تقویت کنند و رشد سازمانی را افزایش دهند. ضربه‌‌‌گیر شغلی برای افراد، به معنای حفظ انعطاف‌‌‌پذیری، استفاده از فرصت‌‌‌های فعلی برای تقویت تاب‌‌‌آوری و آمادگی برای تغییرات سریع در بازار کار است.

۹- سوگیری مجاورت (Proximity Bias): چالش پنهان کار ترکیبی
سوگیری مجاورت زمانی رخ می‌دهد که مدیران ناخودآگاه کارکنان حاضر در دفتر را به کارکنان دورکار ترجیح می‌دهند. این اصطلاح با گسترش مدل‌‌‌های کار ترکیبی مورد توجه قرار گرفت که کارکنان و پژوهشگران به نابرابری‌‌‌ در فرصت‌‌‌ها، ارتقاها و ارزیابی‌‌‌ها بر اساس حضور فیزیکی پی بردند.

تحقیقات نشان داده که مدیران ممکن است ناآگاهانه جلوی چشم بودن مداوم یک نیروی کار را با سطح بهره‌‌‌وری او مرتبط بدانند. این موضوع برای کارکنان دورکار چالش‌‌‌هایی ایجاد می‌کند، چون کمتر دیده می‌‌‌شوند. سازمان‌هایی که به این سوگیری توجه دارند، با اجرای سیاست‌‌‌های کار ترکیبی فراگیرتر، مانند استانداردسازی معیارهای ارزیابی و تمرکز بر نتایج به‌‌‌جای حضور فیزیکی، این مشکل را برطرف می‌کنند. برای کارکنان نیز، فارغ از اینکه محل کارشان کجا باشد، شفاف‌‌‌سازی دستاوردها از طریق به‌‌‌روزرسانی‌‌‌های منظم و ارتباطات پویا می‌تواند به ایجاد تعادل کمک کند.

۱۰- کم‌‌‌کاری گروهی (Social Loafing): تاثیر کار گروهی بر تلاش فردی
کم‌‌‌کاری گروهی به تمایل افراد برای تلاش کمتر در کار گروهی - نسبت به زمانی که تنها کار می‌کنند - اشاره دارد. این اصطلاح ریشه در پژوهش‌‌‌های روان‌شناسی دارد و نخستین بار در مطالعاتی که رفتار و بهره‌‌‌وری گروهی را بررسی می‌‌‌کردند، مطرح شد.

در محیط‌‌‌های کاری مدرن، کم‌‌‌کاری گروهی تبدیل به موضوعی رایج در بحث‌‌‌های مربوط به پویایی تیم‌‌‌ها شده است، به‌‌‌ویژه در محیط‌‌‌های دورکار و ترکیبی که گاهی اوقات نظارت و پاسخگویی کمتر می‌شود. نبود نقش‌‌‌ها و انتظارات شفاف می‌تواند به‌‌‌طور ناخواسته منجر به تقسیم ناعادلانه کارها یا کاهش انگیزه اعضای تیم‌‌‌ها شود. تیم‌‌‌هایی که با تعریف دقیق مسوولیت‌‌‌ها و حفظ ارتباط باز به این چالش پاسخ می‌دهند، می‌توانند محیطی متعادل و پربازده ایجاد کنند. برای کارکنان نیز، پیش‌‌‌قدم شدن و شفاف‌‌‌سازی در ارائه دستاوردها می‌تواند اثرات کم‌‌‌کاری گروهی را کاهش دهد و عملکرد گروه را بهبود ببخشد.

 جمع‌‌‌بندی
اصطلاحات پرکاربرد در حوزه کار و استخدام، بازتابی از تحول مداوم محیط‌‌‌های کاری هستند. آشنایی با این واژه‌‌‌ها می‌تواند دیدگاه ارزشمندی برای مسیریابی در بازار کار و موفقیت در دنیای کاری متغیر امروز ارائه دهد. فرقی هم نمی‌‌‌کند شما مدیر منابع انسانی باشید که آینده سازمان را شکل می‌دهد، یا کارمندی که در حال برنامه‌‌‌ریزی گام بعدی خود است. به‌‌‌روز ماندن و اطلاع از جریان‌‌‌ها می‌تواند تفاوت چشمگیری در مسیر شغلی شما ایجاد کند.

منبع: Forbes/ دنیای اقتصاد


ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

تبلیغات در ویکی پلاست

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
کامپاندهای پلی‌کربنات: نسوز، الیاف‌دار، رنگی و PC/ABS قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟