دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳
ابزار‏‏‌های دیجیتال ؛ برای ما یا بر ضد ما؟

سه استراتژی مدیریت پروژه در محیط کار ترکیبی

ابزار‏‏‌های دیجیتال ؛ برای ما یا بر ضد ما؟

کار کردن در قالب یک تیم ترکیبی می‌تواند ریسک‌‌‌های اجتناب‌‌‌ناپذیر پروژه را تشدید کند. هر پروژه‌‌‌ای متکی بر چند اصل است: جمع‌‌‌آوری تیم مناسب، اطمینان از اینکه همه به‌‌‌وضوح می‌‌‌دانند باید چه‌‌‌کاری تحویل بدهند، پایه‌‌‌گذاری قواعد ارتباطی و مدیریت صحیح جلسات.

اما این اصول در یک پروژه ترکیبی هم حیاتی‌‌‌تر می‌‌‌شوند و هم چالش‌‌‌برانگیزتر. ممکن است سخت‌‌‌تر بتوانید پروژه را برای همه ‌‌‌جا بیندازید و همه را با هم هماهنگ کنید. شاید بعضی‌‌‌هایشان را هرگز از نزدیک ندیده باشید. شاید ابزار دیجیتال و جلسات آنلاین تنها راه ارتباطی بعضی از اعضای تیم با یکدیگر باشد.

مدیر پروژه‌‌‌ای که در کار ترکیبی خبره باشد می‌تواند به این مشکلات بپردازد و حتی کاری کند که دینامیک تیم ترکیبی به نفع پروژه عمل کند. همان‌طور که اخیرا مطالعه‌‌‌ای نشان داده که کار ترکیبی می‌تواند حتی بهره‌‌‌وری و اعتماد بین اعضا را افزایش دهد.  من چند پروژه توسعه وب و محتوا انجام داده‌‌‌ام و مرتبا در حوزه همکاری‌‌‌های ترکیبی سخنرانی می‌‌‌کنم و می‌‌‌نویسم.  

همچنین اخیرا با مدیران پروژه‌‌‌ای که درباره روند پروژه ترکیبی‌‌‌شان پستی در اینترنت گذاشته بودند صحبت کردم و از آنها خواستم رهیافتشان را با من در میان بگذارند.  بر اساس تمام این تجارب دریافته‌‌‌ام که سه ناحیه کلیدی وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کنید تا بتوانید کاری کنید که به‌‌‌جای اینکه پروژه ترکیبی علیه شما باشد و کیفیت کارتان را پایین بیاورد، به کارتان بیاید:

۱- چگونه برای پروژه برنامه‌‌‌ریزی و آن را آغاز می‌‌‌کنید.

۲- چگونه ابزارهایی مهیا کنید که همه بتوانند از آنها استفاده کنند.

۳- چگونه از جلسات بهره ببرید.

اجازه بدهید نوبتی به هرکدام نگاهی بیندازیم.

۱- خود را در مسیر موفقیت قرار دهید

چگونگی آغاز یک پروژه بسیار مهم است؛ به‌‌‌خصوص درباره تیم‌‌‌های ترکیبی، چون آغاز پروژه است که مشخص می‌کند اعضای تیم خود را به چشم جماعت متحد یکپارچه‌‌‌ای ببینند یا چند ماهواره که حول تیم «واقعی» حاضر در دفتر می‌‌‌گردند. برای اینکه خود را در مسیر موفقیت قرار دهید:

موقع جمع‌‌‌کردن تیم، محاسبات منطقی را در نظر بگیرید.

اگر بیشتر کار پروژه مستقل است، افرادی را انتخاب کنید که آن کار را به کارآمدترین و موثرترین شکل ممکن انجام خواهند داد و موقعیت جغرافیایی را در نظر نگیرید. اگر بیشتر کار به‌‌‌شدت مشارکتی است -به‌‌‌خصوص اگر لازم است این مشارکت زنده اتفاق بیفتد - سعی کنید اعضایی را برای تیم انتخاب کنید که در یک موقعیت جغرافیایی (یا موقعیتی نزدیک) یا از آن ‌‌‌هم بهتر، در یک اداره باشند.

البته اگر در سازمانی مشغول به کار باشید که دورکاری به‌‌‌قدری در آن جا افتاده باشد که تیم‌‌‌ها صرفا بر اساس مهارت و تخصص و بدون در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی تشکیل شوند، این موضوع ممکن است نیاز به کمی سازگاری ذهنی داشته باشد.

از سوی دیگر، زمانی که درگیر پروژه‌‌‌ای هستید که از وظایف جداگانه‌‌‌ای تشکیل ‌‌‌شده که از یک عضو به عضو دیگر تحویل داده می‌شود، پراکندگی جغرافیایی می‌تواند به‌نفع شما عمل کند.

هنگامی‌‌‌که الیسا گلسمن مسوول پروژه‌‌‌ای فنی برای مشتری مخابراتی‌‌‌اش بود، تیم ترکیبی مشتری کلافه و بی‌‌‌طاقت شده بودند، چون هر بار باید منتظر به‌‌‌روزرسانی پروژه از طرف تیم کامل دور‌کار او می‌‌‌ماندند. پس گلسمن فرآیند ارتباطات تیمش را تغییر داد تا از اختلاف ‌‌‌زمانی بین اعضای تیم بهره ببرد و سرعت تبادلات داخلی تیمش را افزایش دهد که زودتر مشتری را در جریان به‌‌‌روزرسانی‌‌‌ها قرار دهند.

شرایط و انتظارات را واضح و شفاف توضیح بدهید.

زمانی که یک تیم ترکیبی را هدایت می‌‌‌کنید، اهمیت صریح و شفاف بودن درباره اهداف، ضرب‌‌‌الاجل‌‌‌ها و محدودیت‌ها بسیار بیشتر می‌شود:

 اینکه چه چیزهایی از طریق پیام یا ایمیل به اشتراک گذاشته شوند، چه چیزی مستلزم جلسه آنلاین است و چه چیزی واقعا یک موقعیت اورژانسی تعبیر می‌شود که مستلزم تماس بعد از ساعت کاری است.

از همان ابتدا انتظارات را مشخص کنید و برای بررسی‌‌‌های منظمی که تمرکزش بر ارتباطات داخلی تیم است برنامه‌‌‌ریزی کنید.

این قواعد را در فرمی مستند نگه دارید که به‌‌‌روزرسانی‌‌‌اش آسان باشد.

به ‌‌‌این‌‌‌ ترتیب شفاف‌‌‌سازی یک نکته خوب برای یک نفر، آن را در اختیار کل تیم قرار می‌دهد.

اولیویا میچل راسل، مدیر پروژه و رویداد واقع در آتلانتا می‌‌‌گوید آ‌‌‌موخته که هنگام اجرای پروژه‌‌‌هایی که شامل اعضای تیم درازمدت با پیمانکاران خیلی کوتاه‌‌‌مدتی با انتظارات متفاوت در خصوص مسائلی همچون روشن گذاشتن دوربین در طول جلسات می‌شود، فرآیند تعیین انتظارات اهمیت عجیبی پیدا می‌کند.

۲- همه را ملزم کنید از ابزارها استفاده کنند.

تقریبا هر پروژه‌‌‌ای می‌تواند از نرم‌‌‌افزارهای کار اشتراکی سود ببرد، اما وقتی پروژه‌‌‌ای ترکیبی را پیش می‌‌‌برید، آن نرم‌‌‌افزارها هم تبدیل به فضای کار متداول شما می‌‌‌شوند.

از زمان مطالعات تاثیرگذار سال ۲۰۰۵ اینتل درخصوص کار تیمی مجازی، محققان دریافتند که انتخاب مجموعه ثابتی از ابزارهای دیجیتال و استفاده مداوم از آنها به موفقیت تیم‌‌‌های ترکیبی کمک می‌کنند. برای اینکه مطمئن شوید محیط دیجیتالی شما کارآمد است و در توانمندی تیم ترکیبی شما تاثیر مثبتی دارد:

کاربران بی‌‌‌میل را با خود همراه کنید.

متقاعد کردن افراد برای استفاده از پلتفرم‌‌‌های نرم‌‌‌افزاری جدید می‌تواند سخت باشد. اما اگر در قالب یک تیم ترکیبی کار می‌‌‌کنید، این امکان را ندارید که به خاطر یک یا چند کاربر بی‌‌‌میل و رغبت عقب بمانید. کمابیش هر پروژه نامتمرکزی نیاز به ابزار آنلاینی دارد که مدیریت کار متمرکز را فراهم کند؛ ابزاری همچون پیام‌‌‌دهی گروهی، جلسات آنلاین و مخزن اسناد مرکزی. همچنین ممکن است به ابزارهایی برای عملی کردن تخته وایت بورد آنلاین، سندنویسی مشترک آنلاین و چیزهایی از این قبیل هم احتیاج داشته باشید.

هدف این است که حداقل ابزار لازم برای انجام کار را انتخاب کنید و با تامین دوره آموزشی یا مستندات در فرآیند یادگیری آن پلتفرم‌‌‌ها از افراد حمایت کنید و در تمام طول عمر پروژه به مجموعه ثابتی از ابزارها پایبند باشید.

یک استراتژی که می‌تواند به تیم کمک کند جعبه‌‌‌ابزار را قبول کنند و مسیر افرادی را که تازه با بعضی از آن نرم‌‌‌افزارها آشنا می‌‌‌شوند آسان کند این است که ابزارها را با همدیگر انتخاب کنید.

الخاندرو فررا، مدیر پروژه‌‌‌ای در شرکت کرایتک (Kreitech) دوست دارد اعضای تیمش را در انتخاب ابزارهایی که در هر پروژه استفاده خواهند کرد، دخیل کند.

شرکت او تا پیش از پاندمی کرونا هیچ نیروی دورکاری نداشته؛ پس در اولین پروژه‌‌‌شان به‌‌‌عنوان یک تیم نامتمرکز از فرآیند انتخاب ابزارهای پروژه به‌‌‌عنوان راهی برای ایجاد احساس تعلقی استفاده کرد که کمی دشوارتر و لغزنده‌‌‌تر شده بود؛ چون دیگر رو‌در‌رو

کار نمی‌‌‌کردند. او از تیم توسعه‌‌‌دهندگانش درخواست کرد جعبه‌‌‌ابزار مدنظرشان را به رای بگذارند که معنایش این بود در نهایت ابزارهایی انتخاب می‌شود که حداقل بعضی از اعضای تیم به‌‌‌خوبی با آنها آشنا بودند. پس همیشه کسی بود که بتواند آنهایی را که با پلتفرم منتخب بیگانه بودند راهنمایی کند.

گریزهای شخصی را امکان‌‌‌پذیر کنید.

بین ابزارهایی که با هم استفاده می‌‌‌کنید و ابزارهایی که جداگانه استفاده می‌‌‌کنید تفاوت قائل شوید. به همان اندازه که مهم است ابزارهای مورد استفاده برای کارهای مشارکتی همچون تهیه پیش‌‌‌نویس و سندنویسی مشخص و ثابت (با رای گیری) باشد، مهم است که اجازه دهید افراد برای هر چیزی که به‌‌‌تنهایی روی آن کار می‌کنند، ابزار موردنظر خودشان را انتخاب کنند. نیازی نیست برای کاری که قرار است به‌‌‌تنهایی انجام شود، سر ابزار مشترکی به توافق برسید.

۳- نهایت بهره را از کار زنده ببرید.

جلسات زنده می‌توانند برای انجام کار و گذر از تنگناها و به اشتراک‌‌‌گذاری دانش حیاتی باشند. اما جلسات زیاد یا جلسات ضعیفی که به‌‌‌درستی مدیریت نمی‌‌‌شوند، می‌توانند تبدیل به منبع استیصال و رنجش شوند؛ به‌‌‌خصوص در تیم‌‌‌های ترکیبی که فقط بعضی از اعضای تیم و نه همه، در جلسه حضور فیزیکی دارند.

تجزیه ‌‌‌و تحلیل موشکافانه‌‌‌ای روی الگوهای تعامل در جلسات ترکیبی نشان داده که خیلی وقت‌‌‌ها مشکلات فنی ارتباطات و دینامیک تیمی را مختل می‌کنند و پیشنهاد کرده با طراحی روش‌هایی برای برابر کردن شرایط در جلسات به این مشکلات پرداخته شود – مثلا با فرآیند ساختاریافته‌‌‌ای برای به‌‌‌نوبت صحبت کردن.

برای اینکه مطمئن شوید جلسات نقطه پیوند پروژه شماست نه عامل جدایی میان اعضا:

آگاهانه و بابرنامه جلسه ترتیب بده، نه به‌‌‌عنوان چیزی از پیش تعیین‌‌‌ شده.

جلسه آغازینی برای کل تیم برگزار کنید و زمان از پیش تعیین‌‌‌شده‌‌‌ای را به‌‌‌صورت هر هفته یا هر دو هفته یک‌‌‌بار مشخص کنید تا اعضای تیم برای مواقعی که نیاز به برگزاری جلسه‌‌‌ای باشد، در تقویم کاری‌‌‌شان خالی نگه ‌‌‌دارند. اما گزارش‌‌‌های پیشرفت را خارج از این جلسات از طریق ایمیل یا داشبورد پروژه یا گروه پیامی انتقال دهید. به‌‌‌ این ‌‌‌ترتیب، افراد را مجبور نمی‌‌‌کنید که حتما در جلسات شرکت کنند تا فقط مطمئن شوید طبق برنامه پیش می‌‌‌روند و به‌‌‌روزرسانی‌‌‌ها هم مستند می‌‌‌شوند.

با در نظر گرفتن بازه خاص بدون جلسه‌‌‌ در برنامه زمانی جمعی تیم و درخواست واکنش از سوی اعضا افراد را موظف کنید به‌‌‌روزرسانی‌‌‌های تیمی را بخوانند: به‌‌‌عنوان نمونه به افراد اطلاع دهید که ساعت ۴ تا ۴:۳۰ دقیقه هر روز مخصوص مطالعه به‌‌‌روزرسانی‌‌‌های تیم است و از آنها بخواهید هرروز تا ۴:۳۰ سوالی برای رفع ابهام، پیشنهاد یا تشکری برای عضو دیگری در تیم بفرستید.

برای جلسات از ابزارهایی استفاده کنید که شرایط را برابر کنند.

برای اینکه مطمئن شوید جلسات ترکیبی شرکت‌کننده‌‌‌های دورکار را در موضع ضعف قرار ندهد، به‌‌‌جای اینکه صرفا اجازه دهید هرکسی حرفی برای گفتن یا اضافه کردن داشت وسط حرف دیگری بپرد، ضرباهنگی ایجاد کنید و در آن نظرات هر شخص را جویا شوید. علاوه بر آن، سعی کنید جعبه‌‌‌ابزارتان را با تکنولوژی که جلسات ترکیبی را جذاب‌‌‌تر و همه‌‌‌شمول‌‌‌تر می‌کند تکمیل کنید – مثلا با به‌‌‌کارگیری تخته وایت بورد دیجیتالی. این کاری است که امیلی پیکنل، مشاور کسب‌وکار داخلی «مرکز سنجش از راه دور کانادا» (Canada’s Centre for Remote Sensing) به عنوان بخشی از سازمان منابع طبیعی کانادا، انجام داد تا مطمئن شود عضوی از تیم که در شمالی‌‌‌ترین نقطه کشور قرار دارد بتواند درست به ‌‌‌اندازه عضوی که در خود اتاواست مشارکت داشته باشد.

تخته وایت بورد آنلاین نه‌‌‌تنها تفاوت‌‌‌های مکانی را از بین می‌‌‌برد، بلکه باعث مشارکت بیشتر افرادی می‌شود که نشان دادن برایشان راحت‌‌‌تر از توضیح دادن است.

از قدرت جلسات تک‌‌‌به‌‌‌تک استفاده کنید.

لازم نیست الزاما برای هر جلسه کاری زنده‌‌‌ای کل تیم حاضر باشند. گاهی اوقات یک ارتباط دونفره می‌تواند به شیوه بسیار کارآمدتری اطلاعات انباشته را به گروه منتقل کند.

وقتی استفن هیگینباتم، پروژه زیرساختی عظیمی را بر عهده گرفت که پیش از آن ۲۷ بار با شکست مواجه شده بود، جلسات تک‌‌‌به‌‌‌تک زنده تبدیل به عامل کلیدی نجات پروژه شد. مسوول زمان‌بندی پروژه به‌‌‌طور مرتب با اعضای دورکار، جلسات تک‌‌‌به‌‌‌تک برگزار می‌‌‌کرد تا در جریان پیشرفت کار باشد و بداند چقدر تا اتمامش مانده تا بودجه پروژه با دقت مدیریت شود و پروژه این بار به پایان برسد.

 نتیجه به‌‌‌گونه‌‌‌ای از آب درآمد که سالانه ۸۰ میلیون دلار به نفع شرکت او تمام شد.

به جلسات به چشم تکیه‌‌‌گاه روابط نگاه کنید.

در موقعیتی که برنامه زمانی خیلی از ما بسیار فشرده است، وسوسه‌کننده است که جلسات را مختصر و مفید نگه ‌‌‌داریم و اتفاقا گاهی این دقیقا همان چیزی است که لازم داریم. اما اساسا کار زنده فرصتی کلیدی برای ایجاد ارتباط و اعتماد بین اعضای تیم است؛ به‌‌‌خصوص بین آنهایی که دور کار هستند و آنهایی که در اداره کار می‌کنند.

پس تعاملات اجتماعی را در بدنه جلسات کاری‌تان بگنجانید و به‌‌‌قدر کافی برای گفت‌‌‌وگوهای غیرکاری و بی‌‌‌ربط زمان بگذارید که افراد بتوانند با هم تعامل داشته باشند و ارتباط بگیرند.

به‌‌‌جای اینکه برای ایجاد صمیمیت و ارتباط رخداد خاص جداگانه‌‌‌ای برنامه‌‌‌ریزی کنید، به دنبال فرصت‌‌‌هایی بگردید که در طول جلساتتان این اتصالات را برقرار کنید. اگر سگ یا گربه‌‌‌ای در صفحه عضوی ظاهر شد، نام حیوان خانگی‌‌‌شان را بپرسید.

اگر کسی موقع صحبت رشته افکارش پاره و از بحث منحرف شد و به خاطر این موضوع عذرخواهی کرد، تشویقش کنید حرف غیرمرتبطش را کامل کند.

ایو هینینگ، تهیه‌‌‌کننده و هنرمند رسانه‌‌‌ای که اغلب در پروژه‌‌‌های خلاقش تیم‌‌‌های ترکیبی را گرد هم می‌‌‌آورد، در جلسات زنده و جلوی دوربین به علاقه‌‌‌مندی‌‌‌های آفلاین و خارج از کار مشارکت‌‌‌کنندگانش می‌‌‌پردازد.

این حرکت زمانی بیشترین قابلیت اجرایی شدن را دارد که اعضای تیم بدانند هدفتان این است و به‌‌‌جای جلسات کوتاه مکرر،

هر از گاهی جلسات طولانی‌‌‌تری داشته باشید (۴۵ تا ۴۷ دقیقه). اما به‌‌‌شدت از فعالیت‌‌‌های تیم‌‌‌ساز لوس و جلف اجتناب کنید.

تحقیقات نشان می‌دهند بسیاری از کارمندان از ارتباط‌‌‌گیری اجباری متنفرند.

پروژه‌‌‌های ترکیبی هم صرفا... پروژه هستند

اگر احساس می‌‌‌کنید بعضی از این تکنیک‌‌‌ها به درد هر پروژه‌‌‌ای می‌‌‌خورند، خب حق با شماست!

درنهایت، چالش‌‌‌های هدایت پروژه می‌‌‌طلبد که با دقت و توجه بیشتری مراقب ظرافت‌‌‌ها و حساسیت‌‌‌های اداره پروژه‌‌‌ای باشیم که اعضای تیمش در مکان‌‌‌های متفاوتی کار می‌کنند (مانند شعب گوناگون یک شرکت جهانی) یا با منابع حاضر و آماده گوناگونی. سعی کنید مدیر پروژه ترکیبی فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای شوید و به ‌‌‌این ‌‌‌ترتیب مدیر پروژه بهتری می‌‌‌شوید.

منبع


ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

تبلیغات در ویکی پلاست

نظرات کاربران

ارسال دیدگاه
همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟