برای صدساله شدن باید نخست متولد شد؛
آنچه مدیران میانی تازه کار باید بدانند
مدیران میانی از یکسو با زیردستانی در ارتباط هستند که نقش کارمندی یا کارگری ایفا میکنند و از سویی دیگر با مدیران ارشد سازمان در ارتباط هستند که ماهیت و جنس رابطه با آنها کاملا متفاوت از ارتباطات با کارمندان است.
به عبارت بهتر، مدیران میانی باید مانند «آچارفرانسه» عمل کنند که با نشان دادن انعطافپذیری به هر پیچ و مهرهای بخورند و حلقه اتصال لایههای مختلف سازمانی باشند.
اما برای این دسته از مدیران یکسری بایدها و نبایدها وجود دارد که بیتوجهی به آنها میتواند لطمات جبرانناپذیری به وجهه مدیریتی افراد وارد کند و آنها را در سراشیبی سقوط و برکناری قرار دهد.
در ادامه به برخی از این بایدها و نبایدها که یک مدیر میانی تازهکار و کمتجربه باید به آنها توجه ویژهای داشته باشد اشاره خواهد شد.
آنچه مدیران میانی باید حتما انجام دهند:
اعتماد و احترام مدیریت ارشد را به خود جلب کنید. برای این کار باید توانمندیها و قابلیتهای خود را به آنها اثبات کنید. پس از ایجاد این ارتباط مثبت است که امکان تفویض اختیارات و مسوولیتها به شما آسانتر و هدفمندتر صورت میپذیرد.
مطمئن شوید که از بودجه و امکانات کافی برای عمل به وظایف محوله برخوردارید و اگر چنین نیست بهطور رسمی درخواست بودجه اضافی کنید.
به مشکلات و موانع موجود توجه کنید و آنها را شناسایی و حل کنید.
روشها و تکنیکهای کاری گذشته خود را نقد کنید و بکوشید آنها را بهبود ببخشید. همیشه از یک روش حتی اگر در گذشته موثر و مفید بوده برای حل مشکلات مختلف استفاده نکنید بلکه از سبدی از راهحلهای متنوع و خلاقانه برای حل مسائل بهره ببرید.
کارآمدی شغلیتان را بازتعریف کرده و اصول آن را اجرا کنید و به یاد داشته باشید که کارآمدی و موثر بودن یک مدیر میانی با کارآمدی و موثر بودن یک کارمند تا حد زیادی متفاوت است.
همیشه تمام جوانب امر را بسنجید و از یکبعدی نگاه کردن به قضایا خودداری کنید، چرا که یک مدیر میانی خوب کسی است که هم از دریچه کارکنان به قضایا نگاه کند و هم از دیدگاه مدیران ارشد و اگر چنین نکند فرقی با کارمندان معمولی ندارد.
تصمیمات تاثیرگذار و شجاعانه بگیرید و سعی نکنید بر امواج سوار شوید یا فقط مجری تصمیمات اتخاذ شده باشید.
مدیران ارشد از آن دسته از مدیران میانی خوششان میآید که با تصمیمگیریهای درست خود باری از دوش آنها بردارند و کار آنها را سبکتر کنند.
افرادی را که تحت رهبریتان هستند راهنمایی کنید و اینگونه فکر نکنید که آنها کاملا میدانند چه کنند و چه چیزی از آنها خواسته شده است.
خودتان شروعکننده بعضی کارها باشید و صرفا منتظر صدور فرمان و دستور از طرف مقامات مافوق نباشید، چراکه همانطور که در بالا گفته شد مدیران میانی موفق کسانی هستند که باری از دوش مدیران مافوق بردارند.
آنچه مدیران میانی نباید انجام دهند:
به افرادتان تکالیف مبهم و نامشخص ندهید. هر چند ممکن است افرادتان به تکالیف و خواستههای مبهمی که شما به آنها دادهاید به صورت صوری عمل کنند اما این آن چیزی نیست که خروجی مورد نظر مدیریت ارشد را برآورده سازد.
سعی نکنید کارهای جذاب و راحت را خودتان انجام دهید و کارهای سخت و خستهکننده را به افرادتان واگذار کنید، چرا که با این کار افرادتان را از آموختن چیزهای جدید از شما محروم ساختهاید.
یک مدیر میانی خوب کسی است که با برعهده گرفتن وظایف و پروژههای سخت هم تواناییهای خود را به افرادش ثابت میکند و هم فرصتهای یادگیری ارزشمندی را در اختیار افرادش قرار میدهد.
عملکرد مدیران میانی پیشین و سایر مدیران میانی را زیر سوال نبرید. بعضی از مدیران میانی برای برجستهتر کردن نقش و اهمیت کارهایی که انجام داده و میدهند شروع میکنند به تخریب سایر مدیران و زیر سوال بردن فعالیتهای پیشین.
انگیزه آنها از این کار بزرگ و باشکوه جلوه دادن خود است درحالیکه این کار در بلندمدت موجب بدگمانی دیگران نسبت به آنها خواهد شد.
وقتتان را صرف کارها و پروژههای کماثر و بیفایده نکنید. یک مدیر میانی خوب کسی است که به واسطه شناخت کاملی که نسبت به شرایط موجود و واقعیتها دارد قادر است اولویتهای اصلی را تشخیص دهد و در جهت آنها گام بردارد، پس این شما هستید که باید مهمترین و حساسترین تصمیمات شغلی را بگیرید، نه مدیران ارشد یا کارمندان.
از ایجاد شبکههای ارتباطی با سایر مدیران میانی غفلت نکنید. اگر شما هم جزو آن دسته از مدیران میانی هستید که فکر میکنند نباید با مدیران همسطح خود در سایر بخشها و دوایر ارتباط داشته باشند و از آنها نظر بخواهند بدانید که سخت در اشتباهید، چرا که در بطن ارتباطات با سایر مدیران میانی، اطلاعات و ایدههای ارزشمندی نهفته است که بهکارگیری آنها میتواند برای شما بسیار مفید باشد.
*از مقابله مقتدرانه با عملکرد ضعیف و غیرقابل قبول کارکنانتان نترسید. از شما بهعنوان یک مدیر میانی این انتظار میرود که با کمکاری و عملکرد ضعیف افرادتان با اقتدار و صریح برخورد کنید و در این مسیر به هیچ عنوان مماشات و تعارف نکنید، چراکه اگر چنین کنید دیر یا زود دودش به چشم شما خواهد رفت.
در ضمن به یاد داشته باشید که مدیران ارشد نه وقت و نه امکان شناسایی و برخورد با عملکردهای ضعیف افراد را دارند و این وظیفه را به همراه تمام اختیارات به مدیران میانی تفویض کردهاند. بنابراین از این اختیار تفویض شده نهایت استفاده را ببرید.
در مورد تشویق و پاداشدهی به کارکنانتان خسیس نباشید. تشویق و پاداشدهی به کارکنان کوشا و موثر فقط به مدیران ارشد اختصاص ندارد و شما بهعنوان مدیر میانی نیز در حد خود میتوانید و باید افرادتان را تشویق کنید چون هر کارمندی دوست دارد به خاطر هر کار خوبی حتی اگر کوچک هم باشد مورد تشویق قرار بگیرد.
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
منبع: دنیای اقتصاد
دیدگاه خود را بنویسید
پتروشیمی ها
- آبادان
- آرتان پترو کیهان
- آریا ساسول
- اروند
- امیرکبیر
- ایلام
- Hyosung Topilene
- Ismail Resin Limited
- Reliance Industries Limited - هند
- بانیار پلیمر گنبد
- بندرامام
- پارس
- پتروپاک مشرق زمین
- پلی استایرن انبساطی سهند
- پلی استایرن انتخاب
- پلی اکریل ایران
- پلی پروپیلن جم (جم پیلن)
- پلی نار
- پلیمر کرمانشاه
- تبریز
- تخت جمشید
- تخت جمشید پارس
- تندگویان
- تولیدی پلاستیک ایسین
- جم
- خوزستان
- دی آریا پلیمر
- رجال
- شازند
- غدیر
- قائد بصیر
- قیام نخ
- کردستان
- گلپایگان
- لاله
- لرستان
- مارون
- محب بسپار ایده گستر
- محب پلیمر قم
- مهاباد
- مهر
- میاندوآب
- نوید زرشیمی
- هشت بهشت کیش
- هگمتانه
مطالب مرتبط
- حرکت موتور نوآوری با سوخت مدیران میانی
- لایه زدایی برای چابکی سازمان
- ویژگیهای مدیران فوقالعاده
- مدیران موفق چه ویژگیهایی دارند
- پدیدهای به نام مدیران تصادفی
- مهارت سوال پرسیدن، حلقه مفقوده مدیران اجرایی (بخش اول)
- انقلاب صنعتی چهارم و آینده کارخانهها
- چگونه افراد باتجربهتر از خود را مدیریت کنیم
- عوامل سنجش موفقیت مدیران امروزی
- چگونه یک پروفایل حرفهای در لینکدین داشته باشیم؟