چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳

نمایشگاه پلاستیک | استانبول تویاپ ترکیه

زرین نپتا

وکس سیبویه تولیدکننده وکس های دوقطبی و ناقطبی pe و pp

بسپار تجارت آسیا؛ تأمین کننده مواد اولیه پلاستیک و پلیمر و محصولات پتروشیمی

روش‌هایی برای تعهدکاری در همه نسل‌ها
اگر برای حفظ کارکنان نسل هزاره (متولدین دهه ۸۰ میلادی تا ۲۰۰۰) و نسل Z (متولدین ۲۰۰۰ به بعد) خود با مشکل مواجه هستید، باید بدانید این فقط مشکل شما نیست. نسل‌ هزار‌ه‌ای‌ها و نسل Z در مقایسه با نسل‌های گذشته، از کارفرماهای خود انتقاد می‌کنند و از آنها طلبکارند.

این موضوع به خصوص در شرایطی که امکان پیدا کردن شغل جدید برای آنها راحت باشد و به دنبال تغییر باشند و نخواهند خود را با وضعیت موجود وفق دهند، تشدید می‌شود.

با همه اینها، حفظ استعدادهای نسل هزاره و نسل Z آنقدرها که فکر می‌کنید پیچیده نیست. چهار دلیل اصلی که شرکت‌ها برای حفظ کارکنان خود در این نسل با دشواری مواجه هستند و دیدگاه‌هایی برای حل این دشواری‌ را در ادامه عنوان می‌کنیم.

مسیر روشنی برای پیشرفت وجود ندارد

نیروی کار نسل هزاره، به‌طور آشکاری مشتاق تغییر شغلی است و اغلب معتقد است بعد از چند ماه کار کردن در یک شغل، آمادگی ارتقای شغلی را دارد.

وقتی انتظارات آنها از پیشرفت سریع برآورده نمی‌شود، به دنبال یک فرصت جدید می‌گردند. بیشتر مواقع، مسیر پیشرفت موجود است، اما آن کارمند از آن آگاه نیست.

کلید کار این است که علاوه بر نشان دادن فرصت‌ها به آنها، دقیقا مشخص کنید برای پیشرفت چه چیزهایی مورد نیاز است و ارزیابی‌های زمانی چگونه است.

وقتی آنها بدانند یک فرصت پیشرفت به‌طور میانگین ۱۰ ماه زمان لازم دارد و بعد از سه ماه کار کردن درخواستشان برای ارتقای شغلی رد شود، کمتر ناامید می‌شوند.

مدیران باید با تیم‌های خود جلسه بگذارند تا ببینند هر کارمند برای پیشرفت دقیقا دنبال چه چیزی است. همه افراد انتظار ندارند اول راه به تیم مدیریت ارشد بپیوندند یا حتی سرپرست باشند.

متاسفانه، گاهی اوقات کارکنان برتر جزو این افراد هستند. معمولا این تمایل وجود دارد که آنهایی که خوب کار می‌کنند در رده‌های ارشد قرار بگیرند، اما اگر این خواسته آنها نباشد، در واقع زمان و منابعی را که می‌توانست به فردی که تشنه ارتقای رتبه است تعلق گیرد، هدر داده‌اید.

فرصت‌های یادگیری و توسعه کمیاب‌اند

یادگیری و پیشرفت، جزو اولویت‌های اصلی جوانان نسل هزاره و نسل Z است و طبق نظرسنجی دلویت، بعد از دستمزد عادلانه و فرصت پیشرفت، در جایگاه سوم قرار می‌گیرد.

این دو نسل، تشنه رشد و توسعه هستند و ارزش بالایی برای یادگیری قائلند. روش‌های زیادی برای پرداختن به این خواسته وجود دارد و با هر بودجه‌ای می‌توان از پس آن برآمد.

متداول‌ترین گزینه‌ها عبارتند از: برگزاری جلسات آموزش رسمی، یادگیری آنلاین یا با استفاده از اپلیکیشن و مربیگری و تبادل دانش فردی.

اگر قرار باشد فقط یکی از این برنامه‌ها را اجرا کنید، قطعا گزینه آخر، یعنی مربیگری و آموزش فردی مناسب است. مربیگری کارمندان را تشویق می‌کند دانش خود را به اشتراک بگذارند و شکاف بین نسل‌ها را پر کنند و کارمندان را به هم نزدیک‌تر کنند.

این آموزش‌ها همچنین تضمین می‌کنند که دانش از کارمندان سطوح بالا که ممکن است به زودی بازنشسته شوند، با نبود آنها از بین نمی‌رود. علاوه بر آموزش‌های سنتی، مربی‌گری معکوس هم باید بخشی از برنامه شما باشد؛ یعنی کارمندان جوان‌تر و جدیدتر دانش خود را در اختیار کارمندان قدیمی‌تر بگذارند.

مربیگری معکوس باعث اعتماد به نفس کارکنان جوان‌تر می‌شود و حس برابری را در محیط کار رواج می‌دهد.

بازخورد فقط دو بار در سال رخ می‌دهد

کارکنان نسل هزاره و نسل Z خواهان بازخوردهای مداوم هستند. ارائه بازخورد مداوم و صحیح، باعث رشد و توسعه آنها می‌شود.

وقتی بازخورد پراکنده و گاه و بیگاه باشد و فقط در قالب مرور عملکرد کارکنان آن هم دو بار در سال صورت بگیرد، اساسا بی‌معنی است و نفع چندانی برای کارمندان ندارد.

ارائه بازخورد برای رشد و توسعه کارکنان، در هر نسلی که هستند، ضروری است. چرا نسل هزاره‌ای‌ها و نسل Z در مقایسه با کارکنان نسل‌های قدیمی‌تر خواهان بازخورد بیشتر هستند؟

این موضوع به دوران تحصیل آنها برمی‌گردد. این دو نسل در دنیایی بزرگ شدند که تعریف و تمجید آزادانه وجود داشت و انتقادهای مستقیم به ندرت شنیده می‌شد.

در مدرسه، بازخورد در قالب انرژی‌‌بخشی مثبت از طرف والدین و معلم‌ها صورت می‌گرفت. اغلب به دانش‌آموزان گفته می‌شد اگر نهایت تلاش خود را کنند، نمره اضافه یا امتیاز جبرانی می‌گیرند.

آنها در محیط کار به بازخورد نیاز دارند تا یاد بگیرند از آن نمره‌های اضافه در محیط کار خبری نیست.

در شرایط کار، هیچ‌ انعطافی وجود ندارد

شرایط کاری انعطاف‌پذیر برای همه کارکنان مهم است؛ نه فقط نسل هزاره یا نسل Z. اما نسل هزاره‌ای‌ها آشکارا در مورد این خواسته خود صحبت کرده‌اند، بنابراین وقتی انعطاف‌پذیری را در محیط کار شاهد نیستند، بیشترین ناامیدی را دارند.

آنها مرزی بین کار و زندگی نمی‌بینند و سعی می‌کنند کارشان را با زندگی پیوند بدهند.  انعطاف‌پذیری به این معنا نیست که کارمندان هر وقت بخواهند سر کار بیایند و بروند، بلکه یعنی برای زمان و محل انجام کارهای آنها آزادی وجود داشته باشد.

مثلا اگر ساعت کاری ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر باشد و فرد ارباب رجوعی نداشته باشد که حضورش دقیقا در این ساعت الزامی باشد، چه اشکالی دارد که اجازه داشته باشد ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر کار کند؟

این یک ساعت زودتر رفتن مثلا به او امکان می‌دهد به جای پرداخت پول سرویس یا گرفتن پرستار، فرزندانش را به موقع از مدرسه بردارد.

در چنین شرایطی، این کارمند شادتر و بهره‌ورتر خواهد بود و شرایطی برد-برد ایجاد خواهد شد.  اگر به دنبال نوآوری برای بالا بردن بهره‌وری نیروی کارتان هستید، فراموش نکنید که توجه کردن به این فاکتورها علاوه بر حفظ استعدادهای نسل هزاره و نسل Z، تعهد کارکنان را در همه نسل‌ها افزایش می‌دهد.

منبع: دنیای اقتصاد

 


ویکی پلاست | توسعه ارتباطات، افزایش اطلاعات

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

تبلیغات در ویکی پلاست

دیدگاه خود را بنویسید

فرستادن دیدگاه

پربازدیدترین شرکت ها

پربازدیدترین محصولات

ویدیوهای آموزشی

همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟