چگونه در کار پیروز شویم

نویسنده سایت success(موفقیت) می‌گوید که چند هفته پیش با یکی از بهترین دوستان خود قرار گذاشتم تا باهم چیزی بخوریم. با وجود اینکه ما از نظر اقتصادی مشاوران شرکت‌های رقیب هم هستیم، همانند دو مشاور به یکدیگر مشاوره می‌دهیم.

شخصی که زندگی خود را به سرگرمی‌های مختلف و گشت و گذار می‌گذراند اکنون تبدیل به پدری مغرور و خسته شده بود. هنگامی که از او پرسیدم که چگونه پدر شدن بر روی ظاهر و کار او تاثیر گذاشته است، او جوابی به من داد که به هیچ‌ عنوان انتظارش را نداشتم؛ او به من گفت که "من متوجه شدم که در شغل و حرفه‌ ما یا پول بسیار زیادی به دست می‌آوریم یا می‌توانیم زمان بسیار زیادی کار کنیم."

پول را می‌توان به عنوان چنگالی برای به دام انداختن شما و در آن واحد کلیدی برای رها شدن شما، در نظر گرفت. اولین قدم برای غلاف کردن این شمشیر دو لبه دستیابی به استقلال مالی است که در آن کاری را که می‌خواهید انجام می‌دهید نه کاری را که باید انجام دهید.

شرکت گالوپ در 189 کشور نظرسنجی به راه انداخت که نشان داد تنها 13درصد از کارکنان، شغل خود را دوست دارند. افراد ثروتمند معتقدند که پول نتیجه و محصول برنده شدن است. پیروزی در آنچه که به آن علاقه دارند، هدفی واقعی است.

آیا هیجان‌زده هستید؟
اگر زمانی با خود فکر کردید که به چه شغلی علاقه دارید، تنها به اشتیاق‌های خود فکر کنید و حتی اگر برای شما سوال پیش آمد که اشتیاق‌ها من چیست؟ به کارهایی که شما را هیجان‌زده می‌کنند فکر کنید. هیجان نشانه زیستی اشتیاق و شادی است و یک درمان همه کاره به حساب می‌آید.

اگر نمی‌توانید کاری که شما را هیجان‌زده می‌کند را پیدا کنید، به حس کنجکاوی خود رجوع کنید. ترس از مرگ تنها به دلیل ارضا نشدن حس کنجکاوی ما بروز می‌دهد.

شما هنگامی هیجان‌زده خواهید شد که قبل از رفتن به سر کارتان برای اهداف خود برنامه ریزی کرده باشید و اگر تنها به سر کار رفته حواستان به ساعت باشد تا نوبت کاری شما تمام شود از کارتان لذت نخواهید برد و اگر از کار خود لذت نمی‌برید پس هدف از به دست آوردن پول چیست؟

آیا کار شما این سه ویژگی را دارا است؟
نویسنده سایت می‌گوید، هنگامی که با یکی از نامزدهای مشاور مالی مصاحبه می‌کنم، اغلب درباره سه ویژگی با او صحبت می‌کنم. این سه ویژگی درآمد، استقلال و تاثیرگذاری است.

هدف از تاثیرگذاری کاملا در این جمله بیان شده است «تمامی کارهایی که ما برای خودمان انجام می‌دهیم همراه با ما خواهند مرد، تنها کارهایی که برای دیگران انجام داده‌ایم در این دنیا باقی می‌مانند.» فقدان این ویژگی معمولا در مقام‌های پشت صحنه برای مثال یک تحلیلگر دیده می‌شود.

کارمندی که در برنامه‌ زمانی خود کار می‌کند و حقوقی 7رقمی به دست می‌آورد، اما در نیمه‌ زندگی خود غمگین و افسرده می‌شود و با خود می‌گوید «تنها چیزی که من تا به حال دیده‌ام صفحه نمایش رایانه بوده است و من حتی دلیلش را نیز نمی‌دانم.»

این همان ویژگی تاثیرگذاری است و انسان موجودی است که تمایل به جاودانگی دارد و زمانی که متوجه می‌شود که کارهای او هیچ تاثیری نخواهند داشت و کسی از آن‌ها یاد نخواهد کرد تا حدودی ناامید خواهد شد.

استقلال داشتن به معنی انتخاب زمان و مکان دلخواهتان برای کار کردن است. آیا شغلی را انتخاب کرده‌اید که با وجود آن بتوانید با پسرانتان فوتبال تمرین کنید؟ یا شغلی است که باید در آن همیشه در سفر بوده و سن فرزندان خود را نیز فراموش کنید؟

«جناب آقای کارمند ما از خدمات خستگی‌ناپذیر بیست‌ساله شما سپاس‌گزاریم، اما ما در حال نقل مکان دفتر مرکزی خود هستیم و شما به آیداهو انتقال داده می‌شوید.» این اتفاق برای شرکت‌های بزرگ امری معمولی است؛ فارغ‎التحصیلان دانشگاه بلندپروازانِ و با افتخار شغل کارمندی را انتخاب می‌کنند تا 20 الی 80 ساعت از هفته خود را صرف کار کنند.

در نهایت به درآمد می‌پردازیم. متاسفانه افراد بی‌شماری، مکانی را که در آن کار می‌کنند را دوست داشته و آن‌ را ارزشمند می‌دانند اما آن‌ها به دلیل اینکه درآمدشان جوابگوی سبک زندگی‌شان نیست مجبور هستند که از کار خود دست بکشند. برنامه‌ریزی مالی هوشمند می‌تواند کارکنان خوشحال را در مقام‌های خود نگه دارد. این شکل از نارضایتی برای مثال معمولا در بین معلمان و پلیس‌ها یافت می‌شود.

آیا در کار خود به اندازه کافی خوب هستید؟
اگر شغلی را پیدا کردید که سه ویژگی اشاره شده را دارا باشد، کاملا در آن کار حرفه‌ای شوید و آن را از دست ندهید. شگفت‌انگیز است که چگونه یک دوره آرامش در بین کار می‌تواند ذهن شما را فعال کند و باعث شود که مشکلات موجود را برطرف کنید. سخت کار کنید و همچنین هوشمندانه کار کنید.

رازی که هر کارمند بهره وری را سر کار خود نگه‌ می‌دارد عزم حرکت و نیروی اراده است. این قدرت می‌تواند ما را کلافه کرده و یا به بهترین رویاهایمان برساند. عزم، افزاینده احساسات است و با این حال هر احساسی می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

هنگامی که موفقیت تبدیل به یک وسواس می‌شود، اثرات آن به همان شکلی که می‌تواند مضر باشد مفید نیز می‌تواند باشد. این تحقق من را وسوسه کرد تا از همکاران خود در یک کنفرانس بپرسم که اگر آن‌ها پرونده یا کار امسال خود را به پایان برسانند چه خواهند کرد؟ جواب‌های آن‌ها عبارت بود از "به یک سفر دریایی می‌روم یا با نامزدم به یک تعطیلات طولانی مدت می‌روم."

اما تولیدکننده شرکت ما گفت که بیشتر کار می‌کنم. هنگامی که ما احساس شادی می‌کنیم در بهترین موقعیت زندگی خود هستید، در این زمان تماس‌های سخت خود را گرفته و جلسه‌ای با بزرگ‌ترین مشتری خود را برنامه‌ریزی کنید در این شرایط این کارها برای شما بسیار آسان خواهد بود.

همان‌طور که در بالا اشاره شد زمانی که در بهترین و راحت‌ترین شرایط فکری خود هستید کارهای سخت و طاقت‌فرسای خود را انجام دهید تا از این انرژی مثبت به بهترین شکل استفاده کنید و زمانی به مسافرت رفته یا به خود استراحت دهید که واقعا به آن نیاز دارید و این مثال همانند شارژ کردن یک باطری می‌ماند، پس هنگامی که شارژ باطری شما رو به پایان است آن را شارژ کنید.

هنگامی که در آسمان هفتم سیر می‌کنید، آن حالت بهترین حالت شما است
هنگامی که می‌خواهید عزم خود را برانگیزید، نقاط قدرت و ضعف خود را کاملا بررسی کنید. شرکت‌های خوب نقص‌های خود را در آینه می‌بینند و سعی می‌کنند تا آن‌ها را بپوشانند. به طور خلاصه نپذیرفتن و رد کردن کمال و کامل بودن ممکن است نیمی از نبردی به سمت خوشبختی باشد.

شرکت‌ها بزرگ همچنین سعی می‌کنند تا نقص‌های خود را بهبود ببخشند اما آن‌ها برای بهتر کردن نقاط قوتشان تلاش بیشتری می‌کنند. این استعداد‌های ما است که ما را از هم جدا می‌کند. همانند حرفه‌ای‌ها رفتار کنید و از استعدادهای خود بهره‌برداری کنید. این باعث می‌شود که هر شخص حس بهتری نسبت به خودش داشته و افزاینده درآمد و احساسات خود را افزایش ‌دهد.

تعادل و توازن شرایطی وسوسه‌انگیز است که بیش از هزاران سال دست به دست چرخیده‌اند. این تصمیم شخصی شما است که چگونه بخواهید این شرایط را تعریف کنید. یک ترکیب عالی از هیجان، تاثیرگذاری، استقلال، درآمد، عزم و انعکاس شخصی تضمین شده‌اند تا تعادل و توازن را به زندگی شما بیاورند.

منبع : یوکن
 

ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک