جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

زرین نپتا

نمایشگاه پلاستیک | استانبول تویاپ ترکیه

وکس سیبویه تولیدکننده وکس های دوقطبی و ناقطبی pe و pp

بسپار تجارت آسیا؛ تأمین کننده مواد اولیه پلاستیک و پلیمر و محصولات پتروشیمی

راهکارهای موثر مدیریت زمان به منظور بالا بردن بهره‌وری شغلی
مجبورید در سه جلسه کاری طولانی شرکت کنید، در حالی‌که در یکی از آن‌ها تنها وقت‌تان هدر می‌رود. حداقل هر روز به 10 تماس تلفنی پاسخ می‌دهید.

درحالی‌که برای ناهار کاری با مدیرتان آماده می‌شوید، در دقیقه آخر خبر می‌رسد که برنامه ناهار لغو شده است. باید دو گزارش آماده کنید و به سرعت برنامه‌ای را به مدیران ارشد خود ارائه دهید. آیا هر روز کاری‌تان به همین منوال می‌گذرد؟ حقیقت این است زمان محدودی در اختیار داریم و باید بتوانیم بهره‌وری خود را افزایش دهیم.

شاید بتوانیم تمام این کارهای غیرضروری را انجام دهیم، اما مشکلی که وجود دارد این است که هر روز تنها 24 ساعت زمان داریم. بهترین کار این است که از 24 ساعت روز بیشترین بهره را ببریم.

مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری یعنی تلاش برای کنترل و اختصاص منابع زمانی محدود به کارهای مختلف. برای این‌که از وظایف روزانه مان عقب نمانیم باید با مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری آشنا باشیم و سعی کنیم از زمانی که در اختیار داریم بهترین بهره را ببریم.

اگر فکر می‌کنید زمان کافی در اختیار ندارید و برای انجام کارهایتان با مشکل زمان رو به رو هستید، این مقاله را دنبال کنید تا با نکات مهم مدیریت زمان برای افزایش بهره‌وری آشنا شوید.

ببینید زمان‌تان صرف انجام چه کارهایی می‌شود؟
وقتی درک کاملی از عادات فعلی‌تان در خرج کردن پول نداشته باشید، چطور می‌توانید برای هزینه‌های آتی برنامه ریزی کرده و بودجه خود را مدیریت کنید؟

این مساله درمورد عادات ما در مدیریت زمان نیز صدق می‌کند. اگر درک درستی از نحوه سپری کردن زمان‌تان داشته باشید، درمی‌یابید که در کجا وقت‌تان هدر می‌رود.

تهیه گزارش فعالیت (activity log)؛ بهترین نکته مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری
لازم است گزارشی کتبی تهیه کنید. این گزارش کتبی، با نام گزارش فعالیت نیز شناخته می‌شود. باید تمام فعالیت‌هایتان را در این گزارش وارد کنید، حتی جزئی‌ترین مسائل مانند زمان انتظار برای روشن شدن کامپیوتر. تا جای ممکن، فعالیت موردنظر را زیر دسته‌های خاص مانند «ایمیل» و «کارهای نوشتنی» قرار دهید و اولویت‌بندی داشته باشید. سپس گزارش را بررسی کنید تا الگوهای استفاده از زمان را شناسایی کرده و متوجه شوید که وقت‌تان کجا هدر می‌رود و روزتان را چطور سپری می‌کنید.

برنامه‌ریزی برای تغییر
بعد از شناسایی الگوهای نامناسب استفاده از زمان، باید دلایل را پیدا کنید. ابتدا از خود سوالات شخصی بپرسید و صادقانه به آن‌ها پاسخ دهید؛ مثلا بپرسید: «چرا باید زمان زیادی را صرف جلسات بی‌ارزش کنم؟» پاسخ: «چون از شرکت نکردن در جلسات واهمه دارم و می‌ترسم دیگران مرا یکی از اعضای تیم به حساب نیاورند.» این سوالات شما را به دلایل هدر دادن زمان می‌رساند.

بهترین راه مقابله با مشکلات این است که عادات خوب بیشتری در خود به وجود آورید. گزارش فعالیت را آنالیز کنید. اگر بررسی ایمیل‌ها و استفاده از اینترنت، دلیل مدیریت زمان ضعیف شماست، یک هفته سعی کنید که آگاهانه  آن‌ها را کنترل و مهار کنید. تغییر تنها با تمرین رفتاری جدید و مفید ایجاد می‌شود

تعیین اهداف موثر
اهداف همانند قطب‌نما هستند و به چیزهایی اشاره می‌کنند که باید وقت خود را روی آن‌ها بگذاریم. بعد از تعیین اهداف، متوجه می‌شوید مهم‌ترین چیزی که باید هر روز، هر هفته و هر ماه روی آن‌ها متمرکز شوید، چیست.

تعیین هدف بدین معناست که مشخص کنیم باید به چه نتیجه‌ای برسیم. اگر مدیریت شرکت یا گروهی را به عهده دارید، باید مجموعه‌ای از اهداف آبشاری را مشخص کنید که اهداف شرکت در راس آن قرار داشته و اهداف گروه و در نهایت اهداف هر یک از کارکنان در رده‌های بعدی قرار دارند.

برای این‌که استراتژی مناسبی برای مدیریت زمان داشته باشید و به حداکثر بهره‌وری برسید، اهداف‌تان را به طور واضح روی کاغذ بنویسید و به افراد اطلاع دهید. اهداف مناسب دارای چارچوب زمانی بوده و قابل سنجش و اندازه‌گیری‌اند. همچنین اهداف باید ارزشی را به سازمان بیافزایند، با استراتژی سازمانی هم‌راستا باشند و چالش‌برانگیز و در عین حال دست‌یافتنی باشند.

نحوه دسته‌بندی اهداف
اهداف از نظر میزان اهمیت و چارچوب زمانی تفاوت دارند. برخی از اهداف کوتاه‌مدت هستند و برخی بعد از ماه‌ها یا سال‌ها قابل دست‌یابی خواهند بود.

اهداف از نظر میزان اهمیت به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند:

اهداف بسیار مهم (Critical goals)
این اهداف برای موفقیت شما ضروری هستند. پس حتما باید به آن‌ها برسید، مانند تکمیل پروژه‌ای دو ساله در موعد مقرر و با بودجه مشخص.

اهداف توانمندساز (Enabling goals)
این اهداف شرایط کاری بهتری را ایجاد می‌کنند  یا برای برآورده کردن نیازی بلندمدت، یعنی رسیدن به اهداف بسیار مهم، از فرصتی کاری بهره می‌برند. برای مثال، شاید ایجاد فضای فیزیکی گسترده برای کارمندان، چندان مهم نباشد اما باعث می‌شود که کارمندان عملکرد بهتری از خود نشان دهند.

اهداف غیرضروری اما مفید (Nice-to-have goals)
این اهداف باعث پیشرفت‌هایی می‌شود که در نهایت کسب و کار را ارتقا می‌دهد و باعث می‌شود کارها سریع‌تر، بهتر و با رضایت بیشتری انجام شوند، مانند جذاب‌تر کردن منوی رستوران شرکت.

تفاوت بین مهم و ضروری
بنا بر تعریف وقتی مساله‌ای ضروری است باید به سرعت به آن توجه کنیم و اقدامی انجام دهیم؛ اما تمام اهداف مهم، لزوما ضروری نیستند و تمام مسائل ضروری نیز برای موفقیتمان حیاتی نخواهند بود.

دو لیست تهیه کنید: یکی از کارهای ضروری در هفته‌ی پیش رو و لیست دیگری از اهداف بسیار مهم و توانمندساز. سپس دو فهرست را با هم مقایسه کنید. در این صورت می‌بینید که بیشتر مسائل ضروری در لیست، لزوما ارتباطی با اهداف بسیار مهم و توانمندساز ندارند. برای مدیریت بهتر زمان باید بتوانید موارد ضروری و مهم را از موارد تنها ضروری تفکیک کنید.

اهداف مدیریت زمان
تعیین اهداف برای مدیریت بهتر زمان به چهار مرحله تقسیم می‌شود:

1. مرور تمام اهداف و تفکیک آن‌ها به وظایف و کارهای قابل کنترل.
2. تهیه لیستی از تمام کارها و تعیین اولویت‌های الف، ب یا ج برای هر یک
این اولویت‌ها باید اهمیت هدفی را نشان دهد که وظیفه و کار مورد نظر برای رسیدن به آن انجام می‌شود.

الف نشانه‌ی اهداف بسیار مهم، ب به معنای اهداف توانمندساز و باارزش‌ترین اهداف غیرضروری اما مفید و ج نشانه‌ی اهداف ضروری و غیرضروری دارای ارزش و اهمیت پایین است.

پایان هفته در مدیریت زمان
آیا برای ارائه‌ی پروژه در موعد مقرر تا اواخر شب یا در روزهای تعطیل هم کار می‌کنید؟

همیشه                     گاهی                      هرگز

3. کارهایتان را ترتیب‌بندی کنید
ببینید آیا برخی از وظایف و کارها باید به ترتیب انجام شوند یا نه؛ مثلا برای نوشتن گزارش ابتدا باید داده‌ها و اطلاعات را جمع‌آوری کنید.

4. برای کارهایی با اولویت الف و ب، ببینید هر کار چقدر به زمان نیاز دارد و یک بازه زمانی برای انجام آن تعیین کنید
حتی می‌توانید از تکنیک مدیریت زمانی با نام «تایم باکسینگ» (TimeBoxing) نیز استفاده کنید. در این تکنیک، برنامه زمانی خود را به بازه‌های زمانی جداگانه با مهلت‌های مشخص تقسیم کنید که در آن‌ها هر کار باید انجام گیرد؛ مثلا یک ساعت برای آماده کردن یک گزارش. البته زمانی را به مشکلات پیش‌بینی نشده اختصاص دهید.

برای اهداف بزرگی که دست‌یابی به آن‌ها نیاز به افراد بیشتری دارد از «ساختار شکست کار» (work breakdown structure – WBS) استفاده کنید. این استراتژی به عنوان یک روش برنامه‌ریزی مدیریت زمان شناخته می‌شود که در آن اهداف بزرگ یا کارهای پیچیده به کارهای جزئی‌تر تقسیم می‌شوند. وقتی لیستی از وظایف و کارهای کوچکتر دارید، برای هر یک از کارها یک بازه زمانی مشخص کنید. سپس از این برآورد زمانی برای تنظیم برنامه زمانی هدف یا پروژه خود استفاده کنید، یعنی روی کاغذ بنویسید که هر یک از کارها باید در چه بازه زمانی انجام شوند.

نحوه زمان‌بندی کارها
ابزارهای مدیریت زمان زیادی وجود دارد؛ ابزارهایی چون فهرست کارها (to-do lists)، تقویم قرار ملاقات‌ها، برنامه‌ریزی‌های روزانه و هفتگی و نرم‌افزار و سخت افزار برنامه‌ریزی. لازم است بدانید خیلی از شرکت‌ها از نرم افزارهای زمان‌بندی تقویمی (calendar-scheduling software) مانند Microsoft Outlook برای زمان‌بندی و سازماندهی جلسات‌شان استفاده می‌کنند.

استفاده از فهرست کارها (To-Do Lists)
لیست کارها یکی از رایج‌ترین و در عین حال ساده‌ترین ابزارهای مدیریت زمان به حساب می‌آید که از طریق آن می‌توانید کارهای خود در روز مورد نظر را به فعالیت‌های مشخصی تقسیم کنید. برای مثال، وقتی زمان‌بندی برنامه‌ریز روزانه‌تان (day-planner schedule) می‌گوید: «پاسخ به تماس‌های تلفنی» بین 3 تا 4 بعدازظهر، لیست کارها فردی که باید با او تماس بگیرید را مشخص می‌کند.

در هنگام تکمیل لیست، در مورد کارهایی که می‌توانید انجام دهید واقع‌بین باشید. ابتدا تعدادی از کارهایی را که فکر می‌کنید قادر به انجام‌شان هستید را در لیست وارد کنید و سپس تغییرات مورد نیاز را اعمال کنید. سپس کارهای ضروری اما بی‌اهمیتی که اولویت پایینی دارند را از لیست خود حذف کنید.

در انتها، هر کاری از لیست که انجام شده است را خط بزنید. همین خط زدن کارهای انجام شده باعث ایجاد احساس رضایت می‌شود. در انتهای روز، لیست را مرور کنید و ببینید آیا هنوز کارهایی که اولویت بالایی دارند، انجام نشده باقی مانده‌اند یا نه؟ اگر این طور است، علت آن را پیدا کنید و زمان‌بندی کارها را تغییر دهید.

لیست کارهای هر روز را در پایان روز قبل یا در ابتدای همان روز تنظیم کنید. عادت کردن به این استراتژی باعث می‌شود به مدیریت زمان برای افزایش بهره‌وری عادت کنید. البته این روش برای مدیران ارشد چندان مفید نیست، زیرا وظایف آن‌ها کمتر از دیگران مشخص و ساختاریافته بوده و هر روز ممکن است با مشکلات و فرصت‌های غیرمنتظره‌ای مواجه شوند. پس آن‌ها به روش مدیریت زمان انعطاف پذیری نیاز دارند که زمان آزاد بیشتری در اختیارشان قرار می‌دهد و شامل مهم‌ترین وظایف و فرصت‌هاست و در صورت ایجاد فرصتی پیش‌بینی نشده، آسان‌تر می‌توان وظایف برنامه‌ریزی شده در آن را حذف کرد.

نحوه تنظیم برنامه زمانی
ابتدا کارهای دارای اولویت الف را در برنامه‌تان بگنجانید، سپس با استفاده از زمان باقی‌مانده، کارهای دارای اولویت ب را وارد برنامه کنید. ممکن است یک روز پرانرژی و روزی دیگر کسل و بی‌انرژی باشید. اگر فکر می‌کنید بعدازظهرها انرژی‌تان کمتر است، در برنامه زمانی خود کارهای مهم را اول صبح انجام داده و کارهایی مانند خواندن و ارسال ایمیل‌ها را به بعد از ناهار موکول کنید.

در پیاده‌سازی برنامه زمانی خود، نکات زیر را درنظر بگیرید:

برنامه‌ریزی زمانی را به بخشی از روز اختصاص دهید. زمانی را برای مشکلات پیش‌بینی نشده، اتفاقات غیرمنتظره، پیاده‌روی و وقت‌گذرانی با دوستان آزاد بگذارید.
 
کارهایی را در برنامه زمانی خود بگنجانید که اولویت بیشتری دارند.
 
از شرکت در جلسات بی‌فایده خودداری کنید؛ زیرا برای پردازش اطلاعاتی که در هر جلسه به دست می‌آورید و عمل کردن براساس آن اطلاعات، نیاز به زمان زیادی دارید.
 
کارهایی مانند خواندن ایمیل‌ها، نوشتنی‌ها و تماس‌های تلفنی را با هم انجام دهید. برای مثال، ساعت 9 تا 9 و نیم صبح را به انجام کارهای نوشتنی اختصاص دهید؛ زیرا با حذف زمان لازم برای شروع کار بعدی و وقفه‌های ایجاد شده میان کارها، مجموع زمان لازم برای انجام این کارها کاهش پیدا می‌کند.
 
در طول هفته وظایف انجام‌نشده‌ای را که اولویت بالایی دارند، به زمان آزاد بعدی منتقل کنید یا کارهایی که اولویت‌شان کمتر است را از برنامه خود حذف کنید.
 
زمانی را که در اختیار دارید مشخص کنید و بر اساس آن، مراحل انجام کارهایتان را مشخص کنید.
 
بعد از تنظیم برنامه زمانی، آن را در جایی بگذارید که جلوی چشم‌تان باشد: جایی مانند تقویم دیواری یا رومیزی یا تقویم رایانه‌ای که همیشه باید باز باشد.
 
از طریق نرم‌افزار ساخت جدول زمانی، پیشرفت خود در طول روز را بسنجید و به طور دوره ای، کارایی تکنیک مدیریت زمان خود را بررسی کنید.
چیزهایی که وقت باارزش‌تان را هدر می‌دهد
ممکن است مدیریت زمان به منظور بالا بردن بهره‌وری در محل کار به دلایلی چون بحران‌های پیش‌بینی نشده یا بیماری ناگهانی یک همکار به هم بریزد.. شاید این عوامل خارج از کنترل شما باشند، ولی بسیاری از موانع مدیریت زمان از رفتارها و عادت‌های فردی سرچشمه می‌گیرند و از سوی خود فرد تحمیل می‌شوند.

چرا کارهایمان را مدام به تعویق می‌اندازیم؟
تعلل یعنی کاری را که باید الان انجام دهیم به آینده موکول کنیم. همه ما تاحدی این عادت را داریم. در نتیجه، کارهایی که اولویت بالایی دارند، به تعویق می‌افتند یا بدتر از آن، هرگز انجام نمی‌شوند و درنتیجه، فرداحساس گناه می‌کند.

در حالت کلی، سه دلیل برای به تعویق انداختن کارها ارائه شده است:

1. ناخوشایند بودن کارها
ساندرا می‌داند که باید با هلن، کارمند زیردستش، درمورد این‌که هر روز دیر سر کار می‌آید برخورد کند؛ ولی ساندرا برای رسیدگی به این مشکل هیچ کاری انجام نداده است. در این مورد، تعلل ساندرا راهی ناخودآگاه برای پرهیز از انجام کاری ناخوشایند، یعنی رویارویی شخصی است. همین پرهیز در مورد کارهایی که جالب نیستند نیز اتفاق می‌افتد. چند راه‌حل برای این نوع تعلل وجود دارد:

شاید کارهایی که برای شما خوشایند نیست برای دیگر خوشایند باشد. پس بهتر است انجام این کارها را به فرد دیگری واگذار کنید.
 
اگر نمی‌توانید انجام این کارها را به بقیه بسپارید، نگاه بی‌طرفانه‌ای به وضعیت موجود داشته باشید و قبول کنید که به این دلیل انجام فلان کار را به تعویق می‌اندازید که برایتان ناخوشایند است. خیلی بهتر است به احساس خوبی فکر کنید که بعد از انجام آن کار ناخوشایند در شما ایجاد می‌شود.
 
باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که انجام ندادن کار ناخوشایند برایتان غیرممکن شود. در مثال بالا، ساندرا می‌تواند برای هلن ایمیلی بفرستد و زمانی را به جلسه با او اختصاص دهد.
2. ترس از شکست
همه انسان‌ها به طور ذاتی از انجام کارهایی که ممکن است منجر به شکست شوند، اجتناب می‌کنند. در اغلب موارد، بهترین راه مقابله با ترس این است که مستقیما با آن مواجه شویم. اگر از این می‌ترسید که مهارت و منابع کافی برای انجام موفقیت‌آمیز کاری را ندارید، از دیگران کمک بگیرید. اگر ترس‌تان به دلیل نبود اعتماد به نفس کافی است، با برنامه‌ریزی درست، ترس از شکست را در خود از بین ببرید.

3. وقتی نمی‌دانیم چطور باید اقدام کنیم
شفافیت نداشتن در برخی کارها باعث ایجاد تعلل می‌شود. در این شرایط دو راه حل پیشنهاد می‌شود:

اقدام کنید. وقتی دست به کاری می‌زنید این احتمال وجود دارد که راهکار موثری پیدا کنید و تمایل به تعلل را در خود کاهش دهید.
 
کار مورد نظر را به بخش‌های تشکیل‌دهنده آن و وظایف ضروری برای تکمیل هر یک از بخش‌ها تقسیم کنید. این بخش‌ها و وظایف را به ترتیب بچینید و با انجام اولین وظیفه اقدام کنید.
تعهد بیش از اندازه
بعضی از مردم، برنامه خود را بیش‌ازحد شلوغ می‌کنند؛ مثلا برای کمک به یکی از همکاران در آماده‌کردن پروپوزال داوطلب می‌شوند. بعضی از مدیران نیز به‌خاطر اشتیاق زیادی که برای حمایت از کارکنان دارند، اجازه می‌دهند که زیردستان‌شان حل مشکلات را به آن‌ها واگذار کنند. این زیاده‌روی می‌تواند روی تمام حوزه‌های زندگی شما تأثیر بگذارد. با انجام پیشنهادهای زیر می‌توانید از این مشکل اجتناب کنید:

اگر کاری جزو اهداف یا مسئولیت‌های شما نیست، برای انجام آن اقدام نکنید.
 
وقتی دیگران کارشان را خوب انجام نمی‌دهند، در مقابل تمایل زیاد خود برای به عهده گرفتن مسئولیت‌ها مقاومت کنید.
 
قانون 20 و 80 را از یاد نبرید. براساس این قانون، 20 درصد اقدامات به 80 درصد نتایج منجر می‌شوند. پس روی 20 درصدی که اهمیت دارد تمرکز کنید.
 
یاد بگیرید در زمان مناسب به همکاران و رئیس خود «نه» بگویید. وقتی بتوانید دلیل «نه گفتن» خود را بگویید، این کار برایتان راحت‌تر خواهد شد. البته وقتی به عواقب «بله گفتن» فکر کنید، عزم‌تان برای نه گفتن راسخ‌تر می‌شود.
تعهد زیاد در مدیریت زمان
آیا به خاطر کارهایی که باید انجام دهید، استرس دارید و بیش از اندازه متعهد شده‌اید؟

گاهی                     همیشه                     من تعهد زیاد ندارم

سفرهای غیرضروری
معمولا سفر از اجزای ضروری تجارت است. سفر نیازمند زمان زیادی است و بنابراین باید بیشترین بهره را از آن ببرید. برای این منظور، نکات زیر را در نظر داشته باشید:

در سفر، کارهای نوشتنی خود را همراه داشته باشید تا بتوانید از زمان‌های بیکاری در پایانه‌ها و تاکسی‌ها استفاده کنید.
 
اگر برای شرکت در جلسه‌ای به شهر دیگر سفر می‌کنید، کاملا آماده باشید. آمادگی شما باعث می‌شود جلسه‌تان اثربخشی بیشتری داشته باشد و ارزش سفر خود را بالا ببرید.
 
مسافرت با هواپیما چیزی را در اختیار شما قرار می‌دهد که به‌شدت به آن نیاز دارید و آن زمان بدون وقفه است. از این زمان برای اطلاع از اخبار یا صرفا طوفان فکری (brainstorming) استفاده کنید.
 
از روزهای سفرتان بیشترین بهره را ببرید. برای نمونه، اگر باید برای شرکت در جلسه‌ای در صبح به شهری سفر کنید، جلسات بیشتری را برای باقی روز برنامه‌ریزی کنید.
ایمیل
سال‌ها پیش، ایوان پاولف از صدای زنگ برای شرطی‌کردن سگ‌ها استفاده کرد. با صدای زنگ، سگ‌ها تصور می‌کردند وقت غذاست و در دهان‌شان بزاق ترشح می‌شد. درست به همین ترتیب، صدای هشدار رسیدن ایمیل نیز ما را شرطی کرده است و موجب می‌شود هرکاری را که انجام می‌دهیم، متوقف کنیم و سراغ ایمیل‌های رسیده برویم. این رفتار موجب ایجاد وقفه در کار و فرایندهای فکری می‌شود و بهره‌وری ما را کاهش می‌دهد. شاید ایمیل ارزشمندترین ابزار ارتباطی باشد، ولی به یکی از عوامل هدر دادن زمان تبدیل شده است.

یکی از راه‌های مقابله با این مشکل این است که هشداردهنده دریافت ایمیل (e-mail notification) را خاموش کنیم یا مثلا هر 90 دقیقه پیام‌های رسیده را بخوانیم. می‌توانید روش‌های زیر را نیز امتحان کنید:

در ساعات مشخصی از روز ایمیل‌ها را بخوانید.
 
حساب ایمیل جداگانه‌ای را برای پیام‌های شخصی‌تان درنظر بگیرید.
 
پیام‌های نامربوط را حذف کنید. پیام‌های فوری را به پوشه‌ای با عنوان «فوری» (Urgent) منتقل کنید تا در زمان مشخصی از روز این پیام‌ها را بخوانید.
 
پیام‌هایی که در زمان بهتری می‌توانید مطالعه کنید، به پوشه‌ای با عنوان «بعدا» (Later) انتقال دهید تا وقتی آن‌ها را بخوانید که تمام کارهای مهم و وظایف روزانه‌تان را انجام داده‌اید.
 
اولویت‌های خود را با دیگران درمیان بگذارید. مثلا پاسخی با این مضمون برای آن‌ها بفرستید: «لطفا ایمیل مربوط به این اطلاعات را برای من ارسال نکنید».
 
از افراد بخواهید ‌بخش موضوع ایمیل را به طور واضح پر کنند تا گیرنده درک مناسبی از محتوای پیام داشته باشد.
عوامل پرت‌کننده حواس
محیط کار پر از چیزهایی است که مار را دچار حواس پرتی می‌کنند، چیزهایی مانند روزنامه صبح امروز، ایمیل‌ها، گفت‌وگوهای مربوط به قهوه و البته، اینترنت. عوامل حواس‌پرتی فقط ما را از بهره‌وری دور نمی‌کنند، بلکه مانع پیشرفت ما نیز می‌شوند.

برای جلوگیری از عوامل حواس‌پرتی، راه‌های زیادی وجود دارد. برای مثال:

 وقتی سرتان شلوغ است از سیستم پیام صوتی یا voice-mail system برای ضبط تماس‌ها استفاده کنید.
 
نوتیفیکیشن دریافت ایمیل را خاموش کنید.
 
میزکارتان را از روزنامه‌های اضافی خالی کنید.
 
روی در دفتر کارتان اعلان «مزاحم نشوید» را نصب کنید.
از نمودار مدیریت زمان استفاده کنید.
چند ستون روی صفحه ایجاد کنید و تمام عوامل هدررفت زمان را در آن لیست کنید؛ سپس دلایل آن‌ها را مشخص کنید و راه حل خود را برای مقابله با هر یک از آن‌ها بنویسید؛ سپس در ستون دیگری با استفاده از عبارت‌های «غیرمؤثر، مؤثر و بسیار مؤثر» مشخص کنید که راه‌حل شما چقدر کارایی داشته است.

با انجام این تمرین مدیریت زمان، از عواملی که موجب هدررفتن زمان‌تان می‌شوند، آگاه‌تر می‌شوید.

رئیسی که وقت کارکنان را هدر می‌دهد
بسیاری از مدیران ناآگاهانه موانعی برای زیردستان خود ایجاد می‌کنند که موجب هدررفتن زمان آن‌ها می‌شود. این مسئله زمانی رخ می‌دهد که اهداف مشخصی وجود ندارد، دستورالعمل‌ها مبهم است و زیردستان درگیر جلساتی غیرضروری هستند. در این شرایط به‌منظور مدیریت زمان برای افزایش بهره‌وری توصیه‌های زیر را اجرا کنید.

سردرگمی درمورد اهداف
اگر مدیر جزئیات هدفی را نمی‌گوید، خودتان دست به کار شوید. از او درخواست کنید برای مذاکره درمورد اهداف آینده خود، که باید مطابق با استراتژی شرکت باشد، جلسه‌ای برپا کند. به این اطمینان برسید که برای این کار تشویق می‌شوید. وقتی با رئیس‌تان به توافق رسیدید، اهداف را روی کاغذ بنویسید و در دیدارهای منظم با رئیس تان، در مورد پیشرفت خود با او حرف بزنید.

دستورالعمل‌های ناکافی
اغلب مدیران ارشد اهداف را بدون مشخص کردن جزئیات آن بیان می‌کنند. مدیران به کارکنان می‌گویند نتیجه باید چگونه باشد و برای رسیدن به آن نتیجه به آن‌ها مسئولیتی می‌دهند. پس به کارکنان فرصتی داده می‌شود تا راه حل مناسب را پیدا کنند. مدیران نیز بر فراهم‌کردن منابع، ارائه آموزش و ایجاد انگیزه در کارکنان برای رسیدن به نتایج مطلوبی که نیاز دارند، تمرکز می‌کنند.

این رویکردِ «نتیجه‌محور»، استراتژی مدیریت زمان خوبی برای رؤسایی است که می‌خواهند در زمان مشخصی به هدفی برسند. جان یانگ (John Young) درطول تصدی پست مدیر عاملی شرکت هیولت ـ پاکارد (Hewlett-Packard) از این رویکرد استفاده کرد. او هر چند سال یک بار، هدفی دشوار و واضح را بیان می‌کرد و یافتن راه‌های رسیدن به آن هدف را به کارکنان واگذار می‌کرد. برای نمونه، او خواهان کاهش 90 درصدی میزان خرابی محصولات HP در مدت 2 سال شد. کارکنان نیز با موفقیت و بدون نیاز به مدیریت خرد به این هدف دست یافتند.

اگر اغلب رئیس‌تان شما را راهنمایی نمی‌کند و هیچ پیشنهادی نمی‌دهد، لازم است طرحی اولیه برای انجام آن وظیفه ترسیم کنید؛ سپس طرح خود را به رئیس نشان دهید و از پیشنهادات او آگاه شوید. در اصلاح طرح، از نظرات و انتقادات رئیس استفاده کنید و سعی کنید او طرح شما را بپذیرد. با انجام این کار، رئیس متوجه می‌شود که می‌تواند صرفا با دادن دستورالعمل‌هایی خاص در زمان صرفه‌جویی کند.

برگزاری جلسات بیهوده
اسکات آدامز (Scott Adams) خالق داستان مصور دیلبرت (Dilbert) با ارائه داستان‌های جلسات جهنمی و غیر قابل ‌تحملی که کارمندان اداری برایش فرستاده بودند به ثروت رسید. او در داستانی از مدیرعامل یک شرکت طراحی می‌گوید:

 رئیسی که در اوایل دوره کاری‌ام داشتم همه ما را ملزم می‌کرد که در جلسه روزانه کارکنان شرکت کنیم. در این جلسه، او صندوق نامه‌های اداره را باز می‌کرد، هر نامه را با صدای بلند می‌خواند و سپس از ما می‌پرسید که به ‌نظر ما برای هر مورد باید چه کاری انجام شود. این جلسه معمولا تمام صبح ما را می‌گرفت. 
یکی از بدترین نوع جلسات بیهوده جلسه‌ای است که در آن رئیس قبلا نتیجه مطلوب خود را تعیین کرده و کارکنان مجبورند که در جلسه شرکت کنند تا درنهایت همه به نتیجه‌ای که او می‌خواهد برسند. این نوع جلسات منجر به «همکاری ساختگی» می‌شود.

رئیسی که تنها روند کارها را مشکل می‌کند
فردی که از مدیران میانی است می‌گوید: «رئیسی دارم که می‌خواهد همه کارها از طریق او انجام شود. مشکل اینجاست که او فرصت پاسخ‌گویی به‌موقع را ندارد. درنتیجه، بیشتر ابتکارها و طرح‌ها باید در صف اجرا باقی بمانند.» این رئیسی است که روند کارها را دشوارتر می‌کند. برای مقابله با این مشکل، کارهای زیر را انجام دهید:

این مسئله را به‌دقت بررسی کنید. زیان‌های بهره‌وری ناشی از این رفتار رئیس را ارزیابی کنید.
 
با رئیس دیدار کنید و درمورد یافته‌هایتان و پیداکردن راه‌حل با او صحبت کنید.
 
راه‌حل‌های مناسبی پیدا کنید؛ مثلا وظایفی را که می‌توان بدون دخالت رئیس انجام داد، شناسایی کنید یا از رئیس بخواهید که اختیارات تأیید کارهای کم‌اهمیت‌تر را به شما یا شخص دیگری واگذار کند.
 
نکته مهم در اینجا گفت‌ و گو در مورد مشکل است. وقتی مدیر از مشکل آگاه شود، شاید برای برطرف‌کردن آن اقدام کند. اگر مشکل برطرف نشد، به‌فکر تغییر شغل خود باشید.
نقش شما در این مشکل
آیا معمولا از رئیس می‌خواهید که در مسائل مداخله کند، درحالی‌که خودتان یا زیردستان‌تان می‌توانید بدون کمک رئیس به همان نتایج برسید؟ آیا کارها را به مافوق‌تان واگذار می‌کنید و مشکل را روی دوش رئیس‌تان می‌گذارید؟ اگر چنین است، این شما هستید که وقت او را هدر می‌دهید. بررسی کنید که چطور خودتان موجب هدر رفتن زمان می‌شوید.

راه دیگر اجتناب از هدر دادن زمان این است که سبک کاری رئیس‌تان را درک کنید و خود را با آن وفق دهید. بعضی از مدیران بر دریافت اطلاعات و تحلیل‌های مفصل از زیردستان‌شان اصرار دارند ولی بعضی دیگر حداقل اطلاعات را می‌خواهند. با درک این‌که رئیس‌تان چطور اطلاعات را پردازش می‌کند، جلسات را اداره می‌کند و تصمیم گیری می‌کند، به صرفه‌ جویی بسیار در زمان برای خود و رئیس‌تان کمک می‌کنید.

مدیریت زمان برای مدیران
مدیریت زمان مسئولیتی فردی است، اما مدیران تنها نباید به مدیریت موثر زمان خود توجه کنند بلکه باید به مدیریت موثر زمان کارمندان نیز توجه نشان دهند.

برای مدیریت بهتر زمان خود و کارکنان‌تان می‌توانید کارهایی انجام دهید که در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

برخی کارها را به دیگران واگذار کنید
این‌که برخی کارها را به دیگران واگذار کنید از حجم کاری و استرس خود کم می‌کنید. بدین ترتیب وظایفی که دیگران می‌توانند انجام دهند از لیست کارهای شما حذف می‌شوند و برای تمرکز روی کارهایی که نیاز به مهارت‌های شما دارند وقت بیشتری در اختیار خواهید داشت.

مدیرانی که به طور هوشمندانه‌ای کارهای خود را به دیگران می‌سپارند، وقت کمتری برای «کار کردن» دارند و زمان بیشتری برای برنامه‌ریزی، سازماندهی و آموزش دیگران در اختیار دارند.

پیش از واگذار کردن کارها ابتدا مشخص کنید که کدام کارها را می‌توانید به دیگران محول کنید. سپس مهارت‌ها و توانایی‌های لازم برای انجام موفق آن کارها را در نظر بگیرید. در پایان، کار موردنظر را به مناسب‌ترین فرد در میان کارکنان اختصاص دهید. پس از انتخاب فرد مناسب، درصورت امکان در جلسه‌ای رودررو با او، دستورالعمل‌ها و انتظارات خود را به‌وضوح بیان کنید و برای انجام آن کار اختیارات کافی را به او بدهید. پس از واگذار کردن کار به کارمند مورد نظر، به‌طور منظم پیشرفت کار او را کنترل کنید. پس از انجام وظیفه مورد نظر، از آن به‌عنوان فرصتی برای یادگیری خود و کارمند زیردست‌تان استفاده کنید.

شاید واگذاری کارها به دیگران بهترین ابزار مدیریت زمان برای هر فرد باشد. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، تقویم خود را از کارهایی که دیگران می‌توانند و باید انجام دهند، پاک می‌کنید.

سفرهایتان را کاهش دهید
تکنولوژی‌های ویدئوکنفرانس و ویدئوکنفرانس تحت وب (Web conferencing) موجب شده‌اند که توانایی ما در تجارت‌کردن بدون نیاز به سفر به‌طور چشم‌گیری افزایش پیدا کند. بسیاری از کارفرمایان بزرگ که برنامه‌های آموزش مداومی دارند (مانند شرکت دل/ Dell، شرکت ارنست‌اند یانگ/ Ernst & Young و نیروی دریایی آمریکا) برای آموزش آنلاین از این ابزارها استفاده می‌کنند.

آموزش الکترونیکی هم فواید زیادی دارد؛ مانند یادگیری در تمام ساعات شبانه‌روز و در تمام طول هفته. با آموزش آنلاین کارکنان زمان بیشتری در خانه خواهند داشت.

تعادل بهتر میان کار و زندگی
استوارت فریدمن (Stewart Friedman)، پری کریستنسن (Perry Christensen) و جسیکا دی‌گروت (Jessica DeGroot) در مقاله‌ای در نشریه هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) توضیح دادند که تعادل بین زندگی و کار نباید یک بازی مجموع ـ صفر باشد. آن‌ها 3 اصل زیر را ارائه می‌دهند که می‌تواند در تسهیل این تعادل به مدیران کمک کند:

1. به این اطمینان برسید که کارکنان اولویت‌های کسب و کار را درک می‌کنند و آن‌ها را ترغیب کنید درمورد اولویت‌های شخصی‌شان نیز صریح باشند. سپس وظایف و برنامه‌ها را طوری مرتب کنید که انتظارات هر دو طرف برآورده شود.

2. کارمندان خارج از محل کار هم نقش‌های مهمی به عهده دارند. پس تمام جنبه‌های زندگی آن‌ها را بپذیرید و حمایت کنید. اگر مدیران زندگی غیرکاری کارکنان خود را درک کنند و به آن توجه داشته باشند، می‌توانند به آن‌ها کمک کنند.

3. مدیران باهوش به‌طور دوره‌ای فرایندهای کاری را بازنگری و دوباره طراحی می‌کنند تا به کارایی و اثربخشی بیشتری برسند. توجه به تعادل میان کار و زندگی موجب می‌شود این فرایندها را با هدف بهترکردن آن‌ها آزمایش و بررسی کنیم.

مدیران می‌توانند به کارکنان کمک کنند تعادل خوبی بین دو جنبه زندگی خود ایجاد کنند. اکنون به چند مورد اشاره می‌کنیم:

دورکاری
برای دورکاری (کار کردن در خانه) می‌توان از اینترنت یا تلفن استفاده کرد. علاقه‌مندان به دورکاری می‌گویند این روش باعث‌صرفه جویی‌های زیادی چون کم کردن هزینه‌های تهیه ساختمان و جایی برای کار کارمندان، بهره‌وری و وفاداری بیشتر کارمندان، رضایت شغلی بیشتر و تمایل پایین آن‌ها به ترک شغل می‌شود. همچنین، به عقیده‌ی دورکاران، دورکاری سبب می‌شود بین کار و مسئولیت‌های شخصی تعادل خوبی ایجاد شود و یکی از مهم‌ترین عوامل هدررفت زمان، یعنی رفت و آمد به محل کار را کاهش دهد.

به منظور فراهم کردن امکان دورکاری کارمندان، مدیران و کارآفرینان باید روش‌های نظارت و کنترل خود را تغییر دهند. اگر کارمندان تحت نظارت و کنترل مدیران نباشند، مدیران چطور می‌خواهند بفهمند که کارمندان مشغول کار هستند یا صبح تا شب پای تلویزیون‌اند؟

متخصصان بر این باورند که مدیران باید به‌جای فعالیت‌ها بر نتایج تمرکز کنند؛ یعنی اهداف مشخصی را برای دورکاران تعیین کنند، اطمینان پیدا کنند که دورکاران این اهداف را درک کرده‌اند و سپس برای کنترل میزان پیشرفت کارکنان، سیستمی را ایجاد کنند.

بله درست است، دورکاری باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شود، اما مشکلاتی به دنبال دارد که باعث کاهش زمان آن‌ها می‌شود. افرادی که کار در خانه را چندان قبول ندارند، به طور مرتب از فرد دورکار می‌خواهند کارهای روزمره یا کارهای خانه را انجام دهد.

اگر شما نیز به دورکاری مشغولید، برای رفع این مشکل از راهکارهای زیر استفاده کنید:

ساعت کاری منظمی داشته باشید و از بقیه بخواهید به این ساعات کاری پای‌بند باشند.
 
در ساعت کاری خود انعطاف‌پذیری به خرج دهید. در طول روز، زمان‌هایی را برای استراحت، صرف ناهار و... درنظر بگیرید و به کارهای شخصی خود رسیدگی کنید.
 
تلفن کاری مجزا داشته باشید و برای دریافت تماس‌های گرفته شده با تلفن خانه، از پیغام‌گیر تلفن استفاده کنید.
 
برای انجام وظایف شغلی خود، فضای مجزایی را در نظر بگیرید.
برنامه کاری منعطف؛ از اصلی‌ترین نکات مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری
با برنامه‌ریزی منعطف می‌توانید حتی وقتی که نیازهای خانواده را تامین می‌کنید، کار کنید. برای مثال می‌توانید کارهای زیر را انجام دهید:

تغییر ساعت کاری در برنامه زمانی: از ساعت 10 صبح تا 6 بعدازظهر کار کنید تا صبح‌ها بتوانید به فرزندان خود رسیدگی کنید و آن‌ها را به مدرسه برسانید.

برنامه فصلی داشته باشید
برای مثال، کسی که کارشناس امور مالیات است می‌تواند در چهار ماه نخست سال، هفته‌ای 60 ساعت کار کند تا در مهلت زمانی مقرر اظهارنامه مالیاتی را آماده کند و در مابقی ماه‌ها، هفته‌ای 30 ساعت کار کند.

برنامه فشرده داشته باشید
برای مثال، کارشناس رایانه که آخر هفته‌ها به بازیگری مشغول است، می‌تواند از شنبه تا سه شنبه، 40 ساعت کار کند و چهارشنبه‌ها را به تمرین بازیگری اختصاص دهد.

ایجاد مزایای شغلی (perks) برای صرفه‌جویی در زمان
برخی شرکت‌ها مزایای شغلی در اختیار کارمندان‌شان قرار می‌دهند و کارمندان با استفاده از آن‌ها می‌توانند برخی از کارهای شخصی‌شان را در محل کار انجام دهند و در زمان خود به طور قابل توجهی صرفه جویی کنند.

از جمله این مزایای شغلی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مراقبت روزانه فرزندان در محل کار برای کسانی که فرزندانی در سنین پایین دارند
این یک مزیت شغلی به حساب می‌آید و محبوبیت زیادی در بین کارمندان دارد و ابزار فوق‌العاده‌ای برای جذب و حفظ کارمندان است.

ارائه مراقبت‌های پزشکی در محل کار
برای مثال، شرکت هواپیمایی اسکاندیناوی یا SAS یکی از شرکت‌هایی است که کلینیک‌های سلامتی کوچکی را در محوطه ساختمان‌های خود ایجاد کرده است.

ارائه خدمات شخصی
خدمات شخصی مانند انجام کارهای پستی، خشکشویی و لباسشویی و همچنین فروشگاه‌های مواد غذایی که بعضی از کارفرمایان بزرگ در اختیار کارمندان‌شان قرار می‌دهند.

عادت موثر مدیریت زمان
خیلی از شرکت‌ها آموزش مدیریت زمان را به کارمندان خود می‌دهند:

تبدیل مدیریت زمان به عادتی همیشگی
آموزش‌هایی که معمولا از سوی شرکت‌های آموزشی دیگر و از طریق آموزش‌های آنلاین یا سمینارهای سنتی ارائه می‌شوند. کسانی که در آموزش‌های آنلاین یا سنتی شرکت می‌کنند، با تمایل بالایی برای اجرای مدیریت زمان مؤثر از کلاس خارج می‌شوند؛ ولی تعداد اندکی از آن‌ها بدون تقویت و تمرین دوره‌ای، رفتار و عادت‌های خود را تغییر می‌دهند. همین مسئله درمورد کسانی که مقالات و کتاب‌های مربوط به مدیریت زمان را می‌خوانند نیز صادق است.

اگر اخیرا کارگاه آموزشی یا سمینار مدیریت زمان را پشت سر گذاشته‌اید، شما و همکاران‌تان باید با صحبت در مورد مفاهیمی که در مورد مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری یاد گرفته‌اید، آن‌ها را به عادت همیشگی خود تبدیل کنید.

از این روش‌ها می‌توانید کمک بگیرید
استفاده از گزارش فعالیت (activity log)، بحث درمورد اهداف، تنظیم یک برنامه، شناسایی عوامل هدردادن زمان و به‌کارگیری آن‌چه آموخته‌اید در خانه و محل کار.

کاری که باید انجام دهید، ارزیابی عملکرد مدیریت زمان و تلاش برای بهبود آن است. اگر مدیر هستید، به کارمندان کمک کنید تا بیشترین بهره را از زمان خود ببرند. با این کار، نه تنها به آن‌ها کمک می‌کنید، بلکه به خودتان هم کمک خواهید کرد.

ایجاد تعادل میان کار و زندگی؛ از مهم‌ترین نکات مدیریت زمان برای افزایش بهره‌وری
اقتصاددانی به‌نام جولیت اشکر (Juliet Schor) کتابی با عنوان «پُرکاری بیش‌ازحد آمریکایی‌ها» (The Overworked American) در اواخر دهه 1990 منتشر کرده است. او در کتاب خود می‌گوید: «میانگین سال کاری آمریکا در طول چند دهه گذشته 9 ساعت در سال افزایش یافته است.»

اکنون با وجود لپ تاپ و گوشی‌ها می‌توانید ساعات زیادی را که افراد صرف کار کردن در خانه و پاسخ دادن به ایمیل‌ها می‌کنند، به محاسبه او اضافه کنید. باید بدانید مردم ثروتمندترین کشور جهان، جزو فقیرترین‌ها از نظر داشتن زمان شخصی هستند.

اکنون به شما می‌گوییم که چطور می‌توانیم با استفاده از مفاهیم مدیریت زمان، زندگی شخصی  خود را مدیریت کنیم:

اهداف شخصی
اهداف شخصی خود را نام ببرید. شاید پیدا کردن پاسخ این سوال خیلی سخت باشد. اهداف شخصی نسبت به اهداف محل کار ابعاد بیشتری دارند که باید در نظر گرفته شوند و افراد دیگری هم هستند که باید به اهداف آن‌ها توجه داشته باشیم.در نتیجه، بیشتر مردم به‌جای این‌که زمانی را به اهداف شخصی مشخص اختصاص دهند، وقتی مشکلات و فرصت‌هایی برایشان ایجاد می‌شود، واکنش نشان می‌دهند.

ابتدا 3 کار زیر را انجام دهید:

اهداف شخصی‌تان را بنویسید و توضیح مختصری در مورد هر هدف بدهید.
 
اهداف خود را در دسته‌بندی‌های مهم، غیرضروری اما مفید اولویت‌بندی کنید و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.
 
به این درک برسید که برای رسیدن به بالاترین اولویت‌های خود باید چه کارهایی انجام دهید.
پس از روشن‌کردن اهداف شخصی‌تان، زمانی را در برنامه زمانی‌تان برای آن‌ها درنظر بگیرید. شاید با مرور گزارش فعالیت‌هایتان متوجه شوید که زمان زیادی را صرف فعالیت‌های بی‌اهمیت می‌کنید. در تقویم خود در محل کار، زمانی را برای رویدادها و فرصت‌های پیش‌بینی‌نشده در نظر بگیرید.

کنار گذاشتن موارد غیرضروری از زندگی
حتما می‌دانید، دارایی‌های مادی زمان شما را می‌گیرند. به وقتی که صرف تمیز کردن خانه، تعمیرات خودرو یا وسایل خانه‌تان می‌کنید، فکر کنید. تعهدات و روابط شخصی نیز همین طور، وقت شما را می‌گیرند. اما برخی از ما بدون فکر کردن درمورد تأثیری که تعهدات بر زمان ما می‌گذارد آن‌ را می‌پذیریم؛ مثلا دواطلبانه در انجام کارهای یکی از دوستان خود به او کمک می‌کنیم.

برای این‌که تعهدات ما با زمانی که در اختیار داریم متناسب باشند، باید به طور دوره‌ای آن‌ها را بررسی کنیم تا متوجه شویم کدام‌یک باید تقویت یا کنار گذاشته شوند. بعد از فاصله گرفتن از روابط نامطلوب، زمان بیشتری برای برقراری روابط سالم و رضایت‌بخش خواهیم داشت.

انرژی خود را بالا ببرید
برخی افراد خصوصا افراد مسن زمان زیادی دارند، اما از این زمان استفاده بهینه نمی‌کنند، زیرا انرژی لازم برای انجام کارهای مد نظرشان را ندارند. حتی ممکن است افراد کم سن و سال نیز به خاطر اضافه وزن یا دیگر مشکلات سلامتی فعالیت زیادی نداشته باشند. راه حل مناسب این است که برنامه‌ای برای بهبود آمادگی جسمانی خود تنظیم کنید: برنامه‌ای شامل برنامه غذایی سالم و انجام تمرینات قدرتی و استقامتی. هیچ وقت برای کسب انرژی بالا دیر نیست.

حذف عوامل هدردهنده زمان از زندگی
برای حذف عوامل هدردهنده زمان می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید:

کارهای خود را هوشمندانه و به طور هم‌زمان انجام دهید
اگر در هفته سه بار برای خرید به فروشگاه می‌روید، برنامه غذایی هوشمندانه‌ای تدوین کنید و با تعیین غذاهایی که در طول هفته مصرف می‌کنید، به جای سه بار فقط یک بار در هفته برای خرید به فروشگاه بروید.

کارهایتان را با هم ادغام کنید
اگر شما یا دیگر اعضای خانواده به طور جداگانه به فروشگاه، اداره پست، بانک، خشک‌شویی و غیره می‌روید، تمام کارها را به صورت یک یا دو سفر با هم ادغام کنید و با یک بار بیرون رفتن، کارهای بیشتری را به انجام برسانید.

استفاده از اینترنت و تماشای تلویزیون را به حداقل برسانید
برای پیدا کردن لباس مورد نظرتان تمام عصر را در مرکز خرید سپری نکنید؛ بهتر است از کاتالوگ استفاده کنید یا اینترنتی خرید کنید.

کارهایتان را به دیگران بسپارید
اگر خانه‌تان نیاز به تعمیر دارد یا دیوارها باید رنگ شوند، فردی را استخدام کنید که توانایی لازم برای انجام تمام این کارها را دارد.

کلام آخر
در این مقاله نکاتی برای مدیریت بهتر زمان و صرفه‌جویی در زمان ارائه دادیم. مدیریت زمان به منظور افزایش بهره‌وری یک مسئولیت شخصی است، اما مدیران نیز می‌توانند نقش برجسته‌ای در دست‌یابی به این هدف داشته باشند. شرکت‌هایی که کارمندان آن‌ها مدیریت زمان خوبی دارند، از شرکت‌های رقیبی که کارمندان‌شان تنها وقت خود را هدر می‌دهند، جلو می‌زنند. پس مدیریت زمان و استفاده بهینه از آن، خصیصه‌ی مهمی است که هم روی زندگی شخصی و هم بر زندگی شغلی تاثیر می‌گذارد.

منبع : یوکن    


ویکی پلاست| مرجع بازار صنعت پلاستیک

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 0%

تبلیغات در ویکی پلاست

دیدگاه خود را بنویسید

فرستادن دیدگاه

پربازدیدترین شرکت ها

درج کارت ویزیت شرکت من

پربازدیدترین محصولات

ویدیوهای آموزشی

همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟