4 پیشنهادی که بقیه افراد درباره کارتان به شما می دهند، ولی نباید به آن ها توجه کنید

کارهایی که برای پیشرفت کار به شما پیشنهاد می شود مانند یک شمشیر دو لبه است، ممکن است کار شما راه بیندازد و یا نه! این هم وابسته به شرایط محیطی است که در آن کسب و کار خود را راه اندازی کرده اید و هزاران دلیل دیگر.

ما می خواهیم در این مقاله 4 پیشنهاد نادرست را که پیش روی یک کسب و کار به نام Food Trucks 2 Go قرار گرفته است را برایتان شرح دهیم. ادامه ماجرا را از زبان یکی از کار آفرینان این کسب و کار برایتان معرفی می کنیم:

در سال 2011 شرکت ما (Aigner/Prensky Marketing Group) تصمیم گرفت تا یک کسب و کار جدید را در ماساچوست کلید بزند. درباره این کسب و کار باید بگویم که قرار بود فستیوال های موجود را متفاوت برگزار کند.

ایده ما برای مشتری جالب بود؛ و به همین دلیل به دنبال چند کامیون مواد غذایی بودیم تا اینکه توانستیم 8 عدد از آن ها را در انگلستان پیدا کنیم. همان طور که پیش‌ بینی می کردیم، صاحبان کامیون ها گفتند که چقدر مواد غذایی را باید حمل کنند، ما نیز به صوت حدودی گفتیم که باید انتظار هزاران نفر را داشته باشید.

بعد از برگزاری فستیوال کم کم سرو کله چهار هزار نفر پیدا شد. بعد از دو ساعت غذای داخل کامیون حامل پنیر تمام شد و سپس ما برای به دست آوردن 10 کیلو پنیر به تک تک سوپر مارکت هایی که نزدیکمان بود سر می زدیم . این فستیوال و اتفاقاتی که در آن افتاد به ما نشان داد که داریم به چیز خیلی بزرگی نزدیک می شویم. 8 سال بعد، 8 کامیون غذای ما به 550 عدد افزایش یافت.

ما حدود 50 فستیوال را سالانه  در اطراف کشور برگزار می کردیم، در هر فستیوال حدود 10 هزار نفر می آمدند، کم کم همکاری ما با 2000 کامیون دیگر در کشور هم افزایش یافت. شروع این کار باعث شد تا بتوانیم یک بخش جدید در کشور خود به نام  Food Trucks 2 Go را راه اندازی کنیم که امروزه می تواند تمام درخواست های مشتری ها را تامین کند.

حالا ما هم خود فستیوال ها را در جای جای انگلستان برگزار می کنیم و هم فستیوال های محلی در آمریکا را پشتیبانی می نماییم.

در رسیدن به این موفقیت، ما پیشنهادهای زیادی را شنیدیم، بعضی از این پیشنهادات نتایج خوبی داشتند و بعضی خیر! حتی افرادی که حسن نیت داشتند نیز چیزهایی به ما گفتند که در آخر درست از آب در نیامد.

ما از بین این پیشنهادات، 4 پیشنهاد را در ادامه برای شما لیست کرده ایم که همیشه اطرافیانتان به شما ارائه می کنند، و شما نباید به این حرف ها هیچ اهمیتی بدهید و تمام تمرکز خود را بر روی رسیدن به هدفتان معطوف نمایید؛

1. با گروپن (Groupon) کار خود را شروع کنید.

گروپون، یک کمپانی تجارت الکترونیک آمریکایی است که در زمینه خرده ‌فروشی آنلاین، معامله و خرید و فروش اینترنتی فعالیت می‌نماید.

آن ها در اوایل کار به ما توصیه کردند که به سایت های تخفیف روزانه مثل گروپن مراجعه کنیم (مثل نت برگ در ایران)، این نوع شرکت ها به یک کسب و کار با تبلیغات کمک می کنند تا بتواند در اوایل کار در بازار برند سازی نماید.

ما تصمیم گرفتیم که در فستیوال بوستن در سال 2012 یکی از پلن های این سایت را بچشیم. ما در دو ساعت حدود 1000 بلیط را فروختیم که اگر ما آن ها را مستقیم می فروختیم قیمت هر بلیط 40 دلار برایمان در می آمد.

پس از این فروش از شدت خوشحالی دست و پای خود را گم کرده بودیم و بسیار خوشحال شدیم، ولی وقتی که فهمیدیم گروپن فقط نصف قیمت هر بلیط را به ما می دهد، کمی آرام گرفتیم.

شرایط مانند گل بود که به سبزه نیز آراسته شد؛ قضیه چگونه بدتر شد؟ ما به مشتری ها قول داده بودیم که می توانند از هر 25 کامیون اقلامی رایگان را دریافت کنند، ولی آن ها فقط وقت کردند تا به 15 کامیون سر بزنند.

برخی نیز ناراضی بودند و بلیط خود را می خواستند که بازپس دهند، ولی ما فقط 20 دلار بابت هر بلیط گرفته بودیم و عادلانه نبود که 40 دلار به هر مشتری پس دهیم. به همین دلیل به این نتیجه رسیدیم که سایت هایی مثل گروپن به کار ما نمی آیند.

2. فقط افراد جوان را استخدام کنید، آن ها با شما رشد خواهند کرد.

یک استراتژی معمول وقتی که کار خود را تازه شروع می کنید و پول کمی را در دست و بالتان دارید، استخدام افراد جوان با حقوق ارزان است.

برخی از این افراد جوان با استعداد و پر انرژی بودند، ولی برخی دیگر نه تجربه کار خدماتی ما را داشتند و نه عطش فراگیری این مهارت را! با متعادل کردن نیروی سازمانی خود از سنین مختلف، متوجه شدیم که همه اعضا از این تفاوت سطح فکری سود می برند و کسب و کار ما نیز با این اوصاف راحت تر به هدف خود خواهد رسید.

3. تبلیغات بهترین راه برای جذب مشتری است

اگر شما کالاهایی دارید که به صورت مکرر در رسانه های  مختلف دیده می شوند، ممکن است که نیازی به تبلیغ این محصولات نداشته باشید.

ما این جذب مشتری را با اردو زدن در هر فستیوال و استفاده از راننده ها و کامیون های منحصر به فرد انجام می دادیم و دریای توجه مشتری ها را به سمت خود سرازیر می کردیم.

ما به ایستگاه های تلویزیونی پیشنهاد می دادیم که اگر می خواهند یکی از کامیون های ما را در ایستگاه خود داشته باشند، می توانند فستیوال ما را پوشش دهند. با این کار با یک تیر دو نشان می زدیم!

ما در هر فستیوال در کنار ایستگاه های رادیویی و یا تلویزیونی حاضر می شدیم تا  بدون زحمت آن ها کار تبلیغات ما را انجام دهند.

البته ما به آن ها غرفه هم می دادیم و به آن ها اجازه می دادیم تا در وبسایت ما تبلیغات خود را انجام دهند تا یک معادله برد-برد را با هم داشته باشیم.

با فیسبوک، اینستاگرام، اسنپ چت و دیگر شبکه های اجتماعی توانستیم به خوبی به تبلیغ فستیوال ها و خدمات خود بپردازیم.  با این استراتژی ما در 5 سال کار خود هیچ تبلیغی را نیاز نداشتیم که انجام دهیم.

4. شما هیچ وقت شانس دومی برای ایجاد اولین برداشت را نخواهید داشت

به نظر می رسد که شما شانس دومی هم دارید. وقتی که در یک کسب و کار وارد می شوید، به این نتیجه می رسید که نمی توانید در آن واحد همه را راضی نگه دارید.

فستیوال های ما بسیار مشهور بودند و همیشه پای هر کامیون یک صف از علاقه مندان وجود داشت، پس از مدتی نیز کامیون ها خالی از غذا می شدند.

برخی اوقات کامیون ها نمی توانند به علت شلوغی در جای درستی پارک کنند و یا غذایی که به دست مشتری می رسد داغ است، در این مواقع مشتری ها شروع به شکایت می کنند و ما سعی می کنیم که در شبکه های اجتماعی از آن ها دلجویی کنیم و اگر لازم بدانیم پول آن ها را بازگردانیم، و اکثرا مشتری ها نیز دلخوریشان رفع می شود.

به عنوان مثال در یک فستیوالی که در کارولینای جنوبی برگزار کردیم، یک اتفاقی رخ داد که کامیون های ما موقع رسیدن به محل برگزاری فستیوال خالی از غذا بود و وقتی که مردم به آن جا رسیدند، ما چیزی جز ابراز شرمندگی نداشتیم. آن روز یکی از سخت ترین روزهای زندگی ما بود.

اما ما سال بعد برگشتیم و یک جای بزرگتر را کرایه کردیم و از مردم خواستیم تا به ما یک فرصت دوباره دهند. در آن سال، فستیوال Carolina Food Truck & Craft Beer حدود 10 هزار بازدید کننده داشت و حتی یک بازپرداخت را هم برای مشتری ها نداشتیم.

وقتی که شما یک کارآفرین هستید، مردم به شما توصیه ها و پیشنهادهای زیادی می دهند، با توجه به شرایط کسب و کار خود به آن پیشنهادات فکر کنید، چون ممکن است که به کسب و کار شما ضرر بزند، ولی این بدان معنا نیست که به هیچ وجه این حرف ها را جدی نگیرید، فقط هوشمندانه جلو بروید و مطمئن باشید که با تلاش هوشمندانه به نتیجه مطلوب خواهید رسید.

منبع: یوکن

 

ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک