خصوصیات افراد خودشیفته؛ خودشیفته‌ها توهم موفقیت می‌زنند

آیا در بین دوستان یا آشنایان خود کسی را نمی‌شناسید که کنترل مکالماتی که بین شما رد و بدل می‌شود را در دست گرفته و بحث را به جایی می‌برد که در نهایت بتواند بیشتر درباره خودش حرف بزند؟

در بین همکاران‌تان فردی را سراغ ندارید که مدام از موفقیت‌ها و کارهای مهمی که انجام داده تعریف کند؟ یا حتی در بین اعضای خانواده کسی نیست که خود را باهوش‌تر، زیباتر، جذاب‌تر و بهتر از بقیه بداند؟

افراد خودشیفته خصوصیات زیادی دارند که در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

خودشان را برتر از اطرافیان می‌دانند

افراد خودشیفته معمولا خودشان را بهتر از دوستان، همکاران یا حتی اعضای خانواده‌شان می‌دانند. برتربینی آن‌ها یک خصیصه اخلاقی نیست بلکه مکانیسم دفاعی این افراد برای پنهان کردن مشکل اصلی‌شان یعنی ترس از آسیب‌پذیری است.

افراد خودشیفته تحمل آسیب‌پذیری را ندارند و همواره خود را از تمام جهات کامل و بی‌نقص می‌دانند.
می‌خواهند همیشه مورد توجه دیگران قرار بگیرند

روانشناسان می‌گویند نیاز به جلب توجه به دوران کودکی فرد برمی‌گردد. مورد انتقاد دیگران قرار گرفتن باعث می‌شود فرد با عزت نفس پایین یا حسادت وارد دوران بزرگسالی شود و برای غلبه بر این احساس همواره تلاش می‌کند مورد توجه قرار بگیرد تا احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند.

 همیشه به دنبال تایید شدن توسط دیگران هستند

افراد خودشیفته به دنبال این هستند که توسط دیگران تایید شوند و این خصوصیت از عزت نفس پایین آن‌ها نشات می‌گیرد. آن‌ها برای اثبات خود تلاش بی‌وقفه‌ای دارند زیرا وقتی به احساس پذیرش می‌رسند که توسط اطرافیان‌شان تایید شوند.

اشتباهات خود را قبول نمی‌کنند

خیلی‌ها از این‌که مورد انتقاد قرار بگیرند خوششان نمی‌آید اما افراد خودشیفته به انتقادها و فشارهای بیرونی حساسیت بیشتری دارند. آن‌ها خود را هدیه خداوند برای جهان می‌دانند و عدم انتقادپذیری آن‌ها خیلی هم عجیب نیست.

افراد خودشیفته تمام چیزهایی که به احساس آن‌ها نسبت به خودشان خدشه وارد کند را از بین برده و برای دوری از انتقاد به سراغ راه‌هایی چون انکار، سرزنش متقابل و عوض کردن موضوع می‌روند.

خودشیفته‌ها در رهایی از سرزنش و انتقاد دیگران و برگرداندن آن به طرف مقابل بسیار حرفه‌ای هستند.
به حد و مرزها پای‌بند نیستند

افراد خودشیفته به حد و مرز دیگران احترام نمی‌گذارند، حتی ممکن است متوجه رفتار آزاردهنده خود نشوند و برخی دیگر اگر متوجه شوند باز فکر نمی‌کنند این رفتار برای دیگران آزاردهنده است.

خودشیفته‌ها حد و مرزهای شخصی را رعایت نمی‌کنند و به جای این‌که به خواسته طرف مقابل‌شان احترام بگذارند مدام می‌پرسند: «چرا؟». بی‌توجهی به مرزها باعث می‌شود کمتر قابل اعتماد بوده و در روابط دوطرفه چندان موفق نباشند.

شنونده‌ی خوبی نیستند

افراد خودشیفته به حرف‌های طرف مقابل‌شان گوش نمی‌کنند و اصرارشان بر این است که کنترل مکالمه را به دست بگیرند تا فرصتی فراهم شود از خودشان بیشتر حرف بزنند.

حتی گاهی هدف آن‌ها از گوش دادن به صحبت دیگران این است که بتوانند جواب کنایه‌داری به او بزنند. صحبت با افراد خودشیفته معمولا یک طرفه و در مورد یک نفر خواهد بود.

اگر با فردی خودشیفته وارد صحبت شوید و درباره‌ی موضوع خاصی از او سوال کنید، اصلا بعید نیست که مکالمه‌ی شما به لباسی که هفته‌ی پیش خریداری کرده کشیده شود.

برای خودشان حق زیادی قائل‌اند

افراد خودشیفته این باور را در خود به وجود آورده‌اند که شایسته بهترین‌ها هستند، حق به جانب بودن آن‌ها باعث می‌شود به نیازهای اطرافیان‌شان اهمیت ندهند. تنها چیزی که برای افراد خودشیفته مهم است نیازها و خواسته‌های خودشان است.

به دیگران نگاه ابزاری دارند

افراد خودشیفته مردم را ابزاری برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان می‌دانند. آن‌ها هیچ وقت به دیگران به عنوان انسان کامل و شایسته نگاه نمی‌کنند بلکه همانند ابزاری می‌بینند که باید به آن‌ها خدمت‌رسانی کنند. همین نگرش باعث شده هیچ حد و مرزی را نگه ندارند و به دیگران به اندازه کافی احترام نگذارند.

احساس همدلی ندارند

از بارزترین خصوصیات افراد خودشیفته این است که احساس همدلی نسبت به دیگران ندارند. آن‌ها به راحتی نمی‌توانند ناراحتی دیگران را درک کنند و به همین خاطر نسبت به کسی دلسوزی واقعی ندارند.

به همه مشاوره می‌دهند

افراد خودشیفته حتی وقتی کسی از آن‌ها مشاوره نمی‌خواهد سعی می‌کنند دیگران را نصیحت کنند و به عبارتی خود را «عقل کُل» می‌دانند. البته مشاوره به دیگران از روی دلسوزی و همدلی آن‌ها نیست بلکه خود را برتر از دیگران می‌دانند و از مشاوره به عنوان ابزاری برای نشان دادن برتری خود استفاده می‌کنند.

عاشق تجملات هستند

خودشیفته‌ها با خریدن وسایل شیک و تجملاتی به احساس کاذبی که به صورت طبیعی در آن‌ها وجود ندارد پاسخ می‌دهند. افراد خودشیفته به دیگران به چشم ابزار نگاه می‌کنند و برایشان سخت است که اشیا گران‌قیمت و لوکس را تنها یک شی بدانند نه چیزی بیشتر.

بسیار اهل رقابت هستند

رقابت‌‌طلبی به طور طبیعی در تمام افراد وجود دارد اما این احساس در خودشیفته‌ها پررنگ‌تر است. افراد خودشیفته برای جلوگیری از انتقاد دیگران و برتری از آن‌ها تلاش زیادی می‌کنند تا در رقابت‌ها از آن‌ها جلو بزنند.
در روابط‌شان از بمب عشق استفاده می‌کنند

خودشیفته‌ها در روابط عاشقانه بسیار افراطی هستند. آن‌ها در ابتدای رابطه ابراز عشق و توجه زیادی به طرف مقابل دارند، به این کار بمب عشق می‌گویند. البته آن‌ها عشق و محبت زیاد را به خاطر طرف مقابل‌شان ابراز نمی‌کنند بلکه این کار را برای کنترل او انجام می‌دهند.

افراد خودشیفته روابط طولانی مدت ندارند، به سرعت خسته می‌شوند و به رابطه پایان می‌دهند. هر چند پایان دادن به رابطه هیچ آسیبی به آن‌ها وارد نمی‌کند اما تاثیر بدی روی طرف مقابل‌شان خواهد داشت.

بسیار کمال‌گرا هستند

تلاش برای موفقیت و کمال بسیار خوب است اما خودشیفته‌ها در کمال گرایی افراطی هستند به طوری که با وجود رسیدن به موفقیت و آرمان‌هایشان باز هم احساس نارضایتی در آن‌ها موج می‌زند.

روابط سطحی برقرار می‌کنند

افراد خودشیفته روابط دوستانه سطحی دارند. روابط دوستانه عمیق و منطقی همراه با دلسوزی برایشان بی‌معناست زیرا هیچ حس همدلی در آن‌ها وجود ندارد.

توقعات غیرمنطقی دارند

هیچ کسی بی‌عیب و نقص نیست و انتظار کامل بودن توقعی غیرمنطقی است اما افراد خودشیفته توجهی به این مساله ندارند.

خیلی از ما با وجود شکست، حسرت‌ها و ناکامی‌ها به زندگی ادامه داده و سعی می‌کنیم اهداف واقع‌بینانه‌تری داشته باشیم در حالی‌که افراد خودشیفته از زندگی و اطرافیان خود توقعات غیرمنطقی داشته و نگاه واقع‌بینانه‌ای به زندگی ندارند.

با دیگران صمیمی نمی‌شوند

این خصوصیت بدترین رفتار افراد خودشیفته است، آن‌ها توانایی صمیمی شدن با دیگران را ندارند، حتی با نزدیک ترین دوستان خود. این رفتار خودشیفته‌ها به خاطر ترس آسیب‌پذیر بودن و مورد انتقاد واقع شدن آن‌هاست.
حالت تدافعی دارند

افراد خودشیفته تحمل انتقاد ندارند و به خاطر شخصیت ضعیف و شکننده‌ای که دارند بسیار تدافعی هستند و شروع به توجیه کردن می‌کنند. خودشیفته‌ها در موقعیت‌های چالش‌برانگیز زندگی طوری رفتار می‌کنند که انگار زندگی در گروی درست بودن حرف یا توجیه آن‌هاست. قبول اشتباه و عذرخواهی کردن برای این افراد سخت و حتی غیرممکن است.

کاریزماتیک به نظر می‌رسند

افراد خودشیفته در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند اما بسیار باهوش، کاریزماتیک و جذاب دیده می‌شوند. در حالی‌که برخلاف افراد کاریزماتیک واقعی، این جذابیت در طول زمان به دلیل عدم حرف شنوی از دیگران و نداشتن حس همدلی از بین خواهد رفت.

هیچ اهمیتی به پیامد تصمیمات خود نمی‌دهند

افراد خودشیفته هنگام تصمیم گیری فقط به دنبال خواسته‌ها و نیازهای خودشان هستند و اگر کسی بخواهد به صورت منطقی آن‌ها را متوجه پیامدهای منفی این مساله کند به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید.
به سرعت عصبانی می‌شوند

افراد خودشیفته خیلی زود عصبانی می‌شوند و همانند افراد مبتلا به شخصیت مرزی دارای احساس خشم غیرقابل کنترل هستند.

این خشم شدید در افراد خودشیفته وقتی اتفاق می‌افتد که به خاطر شرایط موجود اضطراب شدید یا احساس شرمندگی که در لایه‌های زیرین شخصیت خود پنهان کرده‌اند ناگهان ظاهر می‌شود.

احساس امنیت نمی‌کنند

افراد خودشیفته مدام به دنبال جلب توجه و مورد پذیرش قرار گرفتن از جانب دیگران هستند، آن‌ها از طرد شدن و مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفتن واهمه دارند و تمایلی به صمیمیت زیاد ندارند زیرا فکر می‌کنند ممکن است نواقص آن‌ها نزد دیگران برملا شده و مورد تایید قرار نگیرند. این ترس باعث شده نوعی احساس عدم امنیت در آن‌ها به وجود بیاید.

درباره موفقیت‌های خود دروغ می‌گویند

خودشیفته‌ها ممکن است درباره نقشی که در موفقیت دیگران داشته یا حتی دستاوردهای خودشان دروغ بگویند. آن‌ها به دنبال این هستند که موفق‌ترین فرد حاضر باشند به همین خاطر درباره موفقیت‌های خود دروغ می‌گویند و برای این‌که مورد توجه و تحسین اطرافیان‌شان قرار بگیرند شروع به مبالغه و خیال‌بافی می‌کنند.

از احساسات درونی خود شرمگین هستند

در وجود افراد خودشیفته احساسات ناخوشایندی چون ترس، ناامنی، طرد شدن و غیره وجود دارد اما او مراقب است دیگران به این احساسات پی نبرند به طوری که حتی گاهی خودش هم وجود آن‌ها را از یاد می‌برد.

افراد خودشیفته در درون خود از این احساسات و افکار طرد شده احساس خجالت و شرمساری می‌کند.

در کار تیمی عملکرد خوبی ندارند

یکی از ملزومات کار تیمی و گروهی داشتن احساس همدردی و همدلی با اعضای تیم است، چیزی که افراد خودشیفته از آن بی‌بهره‌اند.

افراد خودشیفته نمی‌توانند احساسات دیگران را درک کنند، آن‌ها احساس همدلی ندارند و همیشه به دنبال منافع خودشان هستند به همین خاطر در کارهای تیمی موفقیت چندانی کسب نمی‌کنند.

منبع:یوکن
 

ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک