برای اولین جلسه این گروه، تیم من یک فرآیند پیشرفته برای نحوه کار با یکدیگر را طراحی کرد. اما برخی از شرکتکنندگان آن را گیجکننده میدانستند و تا پایان روز دوم مجبور شدیم بهطور کامل آن را تغییر دهیم. یکی از شرکای محلی ما عصبانی بود و ما را متهم کرد که نمیدانیم در حال انجام چه کاری هستیم. او ما را متهم به انجام امور بدون آمادگی کرد. جلسه به خوبی به پایان رسید؛ اما هفتهها طول کشید تا پروژه و مشارکت ما دوباره در مسیر اصلی قرار گیرد.
این الگو با پیشرفت پروژه، به دفعات تکرار شد. ما باید برنامهای برای آنچه انجام میدهیم داشته باشیم، برخی از جنبههای این برنامه موثر واقع نخواهد شد و ما باید آن را تغییر دهیم؛ تغییری که میتواند بسیار شدید باشد. گرچه اکنون اکثر شرکتکنندگان، این پروژه را بهعنوان یک موفقیت میبینند و به گسترش آن ادامه میدهند، اما منجر به روشی که همه به آن امید داشتیم و انتظارش را میکشیدیم نشده است. از این منظر، ما شکست خوردیم.
همه پروژههای شرکت، تیمهای متنوع را گرد هم جمع میکنند تا برای پیشبرد مسائل پیچیده و مورد منازعه تلاش کنند. هیچ گروه مجزایی پیامدها را کنترل نمیکند و ما نمیتوانیم از قبل بدانیم که چه چیزی موثر واقع خواهد شد؛ بنابراین مسائل اغلب نسبت به حالتی که برنامهریزی شده بودند، بهطور متفاوتی آشکار میشوند. من با این تجربیات به دست آمده تصمیم گرفتم تا نتایج پیشبینینشده را نه بهعنوان یک مشکل، بلکه بهعنوان انگیزهای برای یادگیری ببینم. بنابراین انجام کارها بدون آمادگی قبلی نه علامت شکست، بلکه نشانه موفقیت است. اما روشهای ساختاریافتهای برای این امر وجود دارد که به شما کمک خواهد کرد تا دستاندازها کاملا از مسیر اصلی دورتان نکند.
به پیشرو نگاه کنید نه عقب: ممکن است همیشه اولین بار، کارها را درست انجام ندهید؛ اما باید از آنچه اتفاق افتاده درس بگیرید و دفعه بعد بهتر عمل کنید. در پایان هر قسمت از کارم- هر سه ماه، هر فاز پروژه یا هر روز کارگاه- تیم برای یک جلسه «پلاس/ دلتا» دور هم مینشینند و در آن جلسه هر فرد به دو سوال در مورد خودش، همکارانش و کل تیم پاسخ میدهد:
پلاس: «چه کاری را من/ شما/ ما به خوبی انجام دادهایم که من/ شما/ ما نیاز به ادامه آن داریم؟»
دلتا (نماد ریاضی تغییر): «دفعه بعد چه کاری را من/ شما/ ما باید بهتر انجام دهیم؟»
ما این کار را در پایان روز دوم از این جلسه انجام دادیم و به این ترتیب راهی جدید و بهتر برای پیشرفت کشف کردیم.
سوال دلتا نباید بر آنچه اشتباه انجام دادهاید متمرکز باشد؛ چرا که شما به ندرت فرصتی برای انجام دوباره کار خواهید داشت. سوال دلتا باید نگاهی به آنچه نیاز دارید تا بهطور متفاوت انجام دهید داشته باشد. اکثر اوقات، ارزیابیهای فرد از خود با ارزیابیهای انجام شده توسط سایرین همخوان خواهند بود و نیاز به بحث بیشتر نخواهند داشت. گرچه گاهی درک افراد متفاوت خواهد بود و گروه باید تصمیم بگیرد که در گام بعدی چه کاری انجام دهد. تلاش کنید تا اشتباهات مشابه را دو بار انجام ندهید.
ریسکهای سنجیده و حساب شده اخذ کنید:
زمان کار روی چالشهای پیچیده، نیاز به تلاش برای انجام کارهای جدید (ارائههای نو) و انجام کارهای قدیمی به روشهای جدید (فرآیندهای نو) خواهید داشت؛ اما این ریسکپذیری باید محتاطانه صورت گیرد. در شرکت من، اعضای جدید تیم باید پیش از ساختن یک روش جدید، کوشش لازم را برای یادگیری روش ثابت حل یک مشکل داشته باشند. ما پیش از انجام تجربیات بزرگ در زمینههای پرخطر، تجربیات کوچکی را در زمینههای امنتر امتحان میکنیم. بهعنوان مثال، گرچه در پروژه جدیدم، این کار شامل یک موقعیت منحصربهفرد و آزمون و خطاهای بسیار زیادی میشد؛ اما دههها تجربیات مرتبط ما را قادر به پیشرفت کرد. تنها در صورتی میتوانید به خوبی کارتان را بدون آمادگی انجام دهید که بسیار تمرین کرده باشید.
درخواست بازخورد کنید:
من در عصر روز دوم جلسه مربوط به پروژه، تصور میکردم که همه چیز به خوبی پیش رفته است، اما برخی از همکارانم میدانستند که این طور نیست و بنابراین مصر بودند که در یک جا بنشینیم، با دقت به شرکتکنندگان در جلسه گوش فرادهیم و روی عملکرد بعدی کار کنیم. اغلب، شما نمیتوانید تنها روی چشمانداز خودتان تکیه کنید. باید درخواست بازخورد کنید: از همکارانتان، مشتریان و هر کسی که با این مشکلی که در تلاش برای حل آن هستید درگیر است، بهصورت تصادفی و رسمی، شفاهی و کتبی و با پرسشهای خاص سوال بپرسید. همه این بازخوردها را با همه افراد تیم به اشتراک بگذارید به این ترتیب میتوانید تصمیمات فردی و جمعی معقولی را در مورد عملکردتان در گام بعدی بگیرید.
پذیرای اشتباهات باشید:
اکثر افراد معمولا از بازخورد درس نمیگیرند. آنها از اشتباه کردن- از تهدیداتی که در مقابل موقعیتشان قرار میگیرد- وحشت دارند؛ بنابراین سخت تلاش میکنند تا ارزیابیهای منفی را رد کنند. من معمولا از بازخورد انتقادی ناراحت میشوم و از مواجهه با آن شرم دارم. اما در پروژه جدید به اندازه کافی مواظب و راحت بودم تا بتوانم آنچه انجام میدادم را تغییر دهم.
برای دور کردن این حالت تدافعی، داشتن نظم در مورد دریافت و واکنش به بازخورد میتواند راهگشا باشد:
• درخواست بازخورد کنید.
• به بازخورد گوش کنید ولی فورا جواب ندهید؛ با دقت آن را بنویسید اما از توضیح و دفاع از خودتان اجتناب کنید.
• زمانی صرف کنید تا ببینید چه چیزی در این بازخورد مفید است و تعیین کنید که در آینده چه کاری را باید بهطور متفاوت انجام دهید.
• آنچه فکر میکنید درست یا غلط انجام دادهاید، آنچه آموختهاید و آنچه در آینده انجام خواهید داد را به اشتراک بگذارید.
منبع: دنیای اقتصاد
دیدگاه خود را بنویسید
پتروشیمی ها
- آبادان
- آرتان پترو کیهان
- آریا ساسول
- اروند
- امیرکبیر
- ایلام
- Hyosung Topilene
- Ismail Resin Limited
- Reliance Industries Limited - هند
- بانیار پلیمر گنبد
- بندرامام
- پارس
- پتروپاک مشرق زمین
- پلی استایرن انبساطی سهند
- پلی استایرن انتخاب
- پلی اکریل ایران
- پلی پروپیلن جم (جم پیلن)
- پلی نار
- پلیمر کرمانشاه
- تبریز
- تخت جمشید
- تخت جمشید پارس
- تندگویان
- تولیدی پلاستیک ایسین
- جم
- خوزستان
- دی آریا پلیمر
- رجال
- شازند
- غدیر
- قائد بصیر
- قیام نخ
- کردستان
- گلپایگان
- لاله
- لرستان
- مارون
- محب بسپار ایده گستر
- محب پلیمر قم
- مهاباد
- مهر
- میاندوآب
- نوید زرشیمی
- هشت بهشت کیش
- هگمتانه
مطالب مرتبط
- 10 تکنیک مذاکره موثر که باعث موفقیتتان میشود
- مردی که 10 بار در امتحان ورودی هاروارد مردود شد
- چرا رهبران بسیار کارآمد، شکست میخورند
- افراد موفق وقتی از کسی خوششان نمیآید چه میکنند؟
- تمرین مدیریت در دوران کارمندی
- سخت گیری ها نباید قدرت ریسک پذیری مدیران را کاهش دهد
- روسا و مدیران هم به شادکاری نیاز دارند
- سردرگمیهای مدیران تازه کار