wikiplast.ir
کارآفرینان در چه مواردی با مردم عادی تفاوت دارند؟
چه چیزی کارآفرینها را ترغیب میکند که برای مردم عادی قابل درک نیست؟ در ادامه با یوکن همراه باشید تا شما را با 9 موردی آشنا کنیم که افراد عادی درمورد کارآفرینها نمیدانند.
1. صدای درون مغزشان بلندتر از مردم عادی است
شاید مردم عادی دچار شک و تردید شوند، از دیگران انتقاد کنند، زود تصمیم به قضاوت بگیرند، اعتبار اطرافیانشان را زیر سوال ببرند و در نهایت ناامید شوند. اما کارآفرینان دل بزرگی دارند. آنها همه چیز را همانطوری که هست میبینند. در واقع، اطلاعات خام را تجزیه و تحلیل میکنند تا چیزهای قابل استفادهای درون آن پیدا کنند و به بقیهاش توجهی ندارند.
کارآفرینان به عقاید دیگران احترام میگذارند، اما به توانایی ، ایدهها و استقامت خودشان ایمان دارند و به همین خاطر نمیتوانند راه دیگران را طی کنند و باید راه خودشان را بپیمایند.
2. به این درک رسیدهاند که «بازی کردن مهمتر از برد و باخت است»
اگر کارآفرین باشید، قطعا تمایل دارید به روش خودتان شکست بخورید تا اینکه به روش دیگری به موفقیت برسید. ترجیح میدهید خودتان به سمت آینده حرکت کنید تا اینکه بنشینید و ببینید چه کسی میخواهد شما را به سمت جلو بکشد.
قطعا دوست دارید ببَرید، موفقیت شما را به سمت خود میکشد. اما از سوی دیگر، میخواهید قوانین بازی را تغییر دهید، زمین بازی را خودتان خطکشی کنید و بازی را همانطوری که دوست دارید ببرید، زیرا بردن بازی در حالیکه مجبور هستید به روش دیگری بازی کنید، خودش یک جور باخت است.
3. خودشان راه جدیدی خلق میکنند و قدم در مسیر دیگری نمیگذارند
خیلیها به دنبال راحتطلبی هستند و از بین گزینههایی که وجود دارد، انتخاب میکنند. اما کارآفرینان توجهی به گزینههای موجود ندارند و خودشان گزینه جدیدی میسازند.
جان برگستون میگوید:
هر وقت بخواهیم تصمیم مهمی بگیریم، دو راه پیش رو داریم. یا میتوانیم از بین گزینههایی که وجود دارد، بهترین گزینه را انتخاب کرده و آن را به کار بگیریم یا میتوانیم همانند کارآفرینها باشیم و مثل آنان عمل کنیم، یعنی ببینیم بهترین گزینهی ممکن چیست و همان را به وجود آوریم.
به همین خاطر است که کارآفرینها کارهای غیرممکن را انجام میدهند، زیرا غیرممکن برایشان هیچ معنایی ندارد.
4. دوست دارند با همراهی دیگران به موفقیت برسند
استعداد مهم است اما کافی نیست. توانایی کار کردن در تیم، کنار گذاشتن غرور و فداکاری داشتن در مواقع لزوم، تنها راهی است که میتواند تیمی را به موفقیت برساند. چنین روحیهای تنها در کارآفرینان وجود دارد. به همین خاطر است که کارآفرینها افراد را با اسمشان صدا میزنند نه با جایگاهشان. آنها به تیم کاری اهمیت میدهند و موفقیت و شادی خود را در گرو موفقیت و شادی دیگران میدانند.
5. به دنبال نظم و دیسیپلین نیستند، زیرا برای رسیدن به هدفشان تاب ندارند
نظم و دیسیپلین کارآفرینان این است که برای رسیدن به چیزهایی که میخواهند، راهی پیدا کنند. از خصوصیات کارآفرینها این است که برای رسیدن به آنچه نیاز دارند تحمل ندارند و نمیتوانند خیلی صبر کنند. سر آنها پر از هدف و رویاست. هر کاری که لازم است انجام دهند تا بتوانند به اهداف و رویاهایشان برسند را میدانند.
کارآفرینان آنقدر به خودشان مسلط هستند که هنگام انجام خستهکنندهترین کارها هم میتوانند جک تعریف کنند. وقتی میان کاری که میکنید تا چیزی که میخواهید تمایز قائل شوید، آنگاه کار کردن برایتان کار کردن عادی نخواهد بود و به کار هیجانانگیزی تبدیل میشود، به چیزی که هر فردی را راضی نگه میدارد. وقتی به جایی برسید که کار کردن برایتان راضیکننده باشد، طعم زندگی را میچشید.
6. تنها به دنبال کسب مهارت نیستند و نمیخواهند زندگی معمولی داشته باشند
اغلب افراد کار میکنند تا مهارتی کسب کنند یا به جایی برسند که دیگر نیاز نباشد به خودشان زحمت دهند و بتوانند با خیال راحت به توانایی و دانششان تکیه کنند. آنها سختیهای زیادی را تحمل کردهاند و اکنون از خودشان رضایت دارند که فوقالعاده است.
در مقابل، کارآفرینان از این احساس رضایت که ناشی از کسب مهارت است، تنفر دارند. آنها از وقفهای که بعد از رسیدن به موفقیت ایجاد میشود، بدشان میآید. به عقیدهی کارآفرین ها، کسب مهارت تنها از این جهت خوب است که پایهای میشود برای بهدست آوردن مهارتهای بیشتر. کارآفرینها، دستاوردها را سکویی برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر میدانند.
کارآفرین سهمش را از زندگی میگیرد و هیچوقت هم فکر نمیکند کافی است. او به آینه نگاه میکند و رو به خودش میگوید: «این چند روزه برایم چه کار کردی؟»
بعد یک گام جلوتر میرود و کارهای بیشتری میکند.
7. از دیگر کارآفرینها حمایت میکند
کارمندی همانند بازی صفر-صفر است، نه خیلی راضی کننده است و نه خیلی بد. کارمندان کار میکنند تا فرد دیگری را به موفقیت برسانند. اگر ترفیع بگیرد، یعنی فرد دیگری نمیتواند آن ترفیع را بگیرد و اگر فرصتی به دست آورد، یعنی آن فرصت را از دست دیگری درآورده است. پس حتما قبول دارید در محیط کارمندی، حسادت نکردن به موفقیت بقیه، کار بسیار سختی است؛ کارمندان نمیتوانند از صمیم قلب از موفقیت همکارشان خوشحال باشند و برای درجا زدن خود ناراحت نمانند.
اما این مساله در بین کارآفرینان وجود ندارد. آنها عاشق این هستند که ببینند دیگر کارآفرینها به موفقیت رسیدهاند. کارآفرینان به این باور رسیدهاند که روزی موفقیت به آنها هم میرسد.
8. میخواهند خودشان جنبش به پا کنند
همه دوست دارند به جایی حس تعلق پیدا کنند، عضو خانوادهای شوند، به همین خاطر است که برخی ایدهها به سرعت دنباله رو پیدا میکنند وایدههای بزرگ، باعث برپا شدن جنبشی در بین مردم میشوند.
پیوستن به جمع خیلی جالب است. اما هر جنبشی توسط یک نفر شروع میشود که این شهامت را داشته تنها بایستد، خودش را به خطر بیندازد و متفاوت از دیگران باشد، حرفهایی که بقیه نمیزنند را بزند، کارهایی که بقیه نمیکنند را بکند. کارآفرینان میخواهند یک تنه، جنبش به پا کنند و عواقبش را هم میپذیرند.
اما چه عاملی باعث میشود کارآفرینان این ریسک را به جان بخرند؟
9. به خودشان میگویند: «چرا من نه؟»
موفق شدن کار سادهای نیست وگرنه همه موفق بودند. خیلیها وقتی شکست میخورند، مشکلات را به گردن عوامل بیرونی میاندازند. به راحتی میتوان زانوی غم بغل گرفت و به این فکر کرد که چرا فرصتهایی که گیر بقیه میآید، نصیب من نمیشود؟ چرا پول زیادی ندارم؟ چرا نمیتوانم همانند دیگران تفریح کنم؟
پس اصلا کاری ندارد که با خود بگوییم: «چرا من؟»
کارآفرینان درست در جایی رستوران میزنند که بقیه در آنجا شکست خوردهاند؛ بله درست است آنها موفق نشدند، اما چرا من نتوانم به موفقیت برسم؟ کارآفرینانی که شرکت نرمافزاری راه میاندازند، با خود میگویند: «شاید شرکتهای بزرگ سهم بیشتری از بازار نسبت به من داشته باشند، اما چرا من نتوانم؟»
کارآفرینان هیچوقت فکر نمیکنند افراد موفق ، استعداد یا توانایی فوقالعادهای دارند که در وجود آنها نهادینه شده است. آنها به آدمهای موفق نگاه میکنند و با خود میگویند: «فوق العاده است، اگر او توانسته، چرا من نتوانم؟»
سوال خیلی خوبی است: «وقتی دیگران توانسته اند، چرا شما نتوانید؟»
اگر عمیقا به این سوال فکر کنید، میبینید جواب درستی برایش وجود ندارد، زیرا هر وقت رویایی داشته باشید و برای رسیدن به آن تمام انرژیتان را بگذارید، هیچ دلیلی وجود ندارد که موفق نشوید.
منبع: یوکن
ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک
دیدگاه خود را بنویسید
پتروشیمی ها
- آبادان
- آرتان پترو کیهان
- آریا ساسول
- اروند
- امیرکبیر
- ایلام
- Hyosung Topilene
- Ismail Resin Limited
- Reliance Industries Limited - هند
- بانیار پلیمر گنبد
- بندرامام
- پارس
- پتروپاک مشرق زمین
- پلی استایرن انبساطی سهند
- پلی استایرن انتخاب
- پلی اکریل ایران
- پلی پروپیلن جم (جم پیلن)
- پلی نار
- پلیمر کرمانشاه
- تبریز
- تخت جمشید
- تخت جمشید پارس
- تندگویان
- تولیدی پلاستیک ایسین
- جم
- خوزستان
- دی آریا پلیمر
- رجال
- شازند
- غدیر
- قائد بصیر
- قیام نخ
- کردستان
- گلپایگان
- لاله
- لرستان
- مارون
- محب بسپار ایده گستر
- محب پلیمر قم
- مهاباد
- مهر
- میاندوآب
- نوید زرشیمی
- هشت بهشت کیش
- هگمتانه