
همه این موضوعات ممکن است با ظهور سیاست فشار حداکثری تکرار شود و بهجز لطمه جدی به تولید و تجارت کشور، رفاه خانوارها را کاهش دهد. نایبرئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران معتقد است: برای پیشگیری از وقوع این وضعیت، مذاکره یک ابزار مناسب است. به عقیده پدرام سلطانی تداوم تحریمها میتواند موتور اصلی کاهش تابآوری اقتصاد ایران در سالهای آینده باشد.
با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر دنیا و احتمال تشدید تحریمهای ترامپ علیه ایران، آیا باید منتظر کاهش فروش نفت ایران در سالآتی باشیم؟ فکر میکنید از بین سناریوهای موجود کدامیک اتفاق میافتد؟
سابقه تحمیل فشار به خریداران نفت ایران در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ایالاتمتحده وجود دارد. در آن زمان حجم فروش نفت کشور تا روزانه ۳۰۰هزار بشکه کاهشیافت. برهمیناساس نیز در حالحاضر احتمال تشدید تحریمهای ترامپ علیه ایران و اعمال سیاستهای تحریمهای حداکثری وجود دارد.
از آنجاکه قدرت ترامپ بهتازگی آغاز شده و مسیر طولانی در پیش است، پیشبینی میشود کشورهای خریدار نفت ایران تمایلی به رودررویی با وی آنهم درخصوص موضوعاتی فرعی همچون خرید نفت ایران نداشته باشند. به این ترتیب سناریوی کاهش فروش نفت ایران در کوتاهمدت، بسیار محتمل است.
درهمینحال باید خاطرنشان کرد؛ با تشدید تحریم و سختگیری برای خریداران نفت ایران، هزینههای فروش آن افزایش خواهد یافت، یعنی همان نفت هم با روشهای پیچیدهتر یا در بازار سیاه بهفروش خواهد رفت و درنتیجه عایدی حاصل از آن برای دولت، بازهم کاهش خواهد یافت، بنابراین باید اقرار کرد هزینه دورزدن فشار حداکثری ترامپ، قابلملاحظه و هنگفت خواهد بود.
فکر میکنید در صورت وقوع دوباره سیاست فشار حداکثری، کاهش درآمدهای نفتی چگونه تجارت کشور را تحتتاثیر قرار دهد؟
کاهش درآمدهای نفتی کشور تحتتاثیر اعمال فشار حداکثری از سوی ترامپ و دشواری فروش نفت ایران، به منفیترشدن تراز تجاری کشور منتهی خواهدشد. کاهش ارز حاصل از صادرات در قالب افزایش نرخ دلار و افت ارزش ریال، نمایان میشود. درهمینحال باید منتظر تنگنای بهمراتب جدیتری در حوزه واردات باشیم.
درهمینحال صادرات برخی کالاهای کشاورزی و مواد غذایی به کشورهای همسایه، رشد محدودی را تجربه خواهد کرد. افزایش محدود صادرات محصولات کشاورزی و غذایی به کشورهای همسایه به سبب جهش نرخ ارز و ارتقا ی صرفه اقتصادی صادرات این محصولات حاصل خواهدشد.
به بیان دیگر فرصتی برای صادرات محصولات کشاورزی ازجمله هندوانه، خربزه و گوجهفرنگی یا صنایع غذایی که مواد اولیه تولید آنها داخلی است حاصل میشود. این رشد اندک صادرات در قیاس با کاهش قابلتوجه درآمدهای ارزی کشور، ناچیز قلمداد میشود، بنابراین باید اینطور ادعا کرد؛ سیاست آمریکا در ماههای آتی، تنگنای ارزی و تجاری جدی را به کشور تحمیل خواهد کرد.
شما راهکار صحیح را در موقعیت کنونی برای ایران جهت گذر از مشکلات کنونی چه میدانید؟
تنها راهکار گذر از مشکلات آتی اقتصادی که عملکرد بخش تولید و تجارت را تحتتاثیر منفی قرار میدهد، بروز عقلانیت بیشتر در سیاستگذاریهای کلان کشور است. ما نیز ناچاریم همچون سایر کشورهای دنیا به مذاکره بنشینیم و بهدنبال حصول توافقهایی در سطح جامعه جهانی باشیم.
البته انتظار میرود در دور جدید مذاکرات احتمالی، توافقها بهمراتب بیش از قبل، رنگ و بوی اقتصادی به خود بگیرد. ترامپ نیز به همه موضوعات نگاه اقتصادی دارد. وی سیاست را بازار معامله میبیند، برهمیناساس نیز بهدنبال آن است تا با تحتفشار قراردادن کشورهای مختلف، میزان جذب سرمایه به ایالاتمتحده را ارتقا دهد.
برهمیناساس نیز تعرفههای تجاری را با هدف افزایش میزان صادرات آمریکا در قیاس به واردات انجامگرفته به آن، تغییر میدهد. ازمجموع موارد یادشده میتوان اینطور برداشت کرد که مذاکره اثربخش با آمریکای دوره ترامپ، مذاکراتی از جنس اقتصاد خواهد بود.
حالا که جنگ تعرفهای بین کشورها شدت گرفته، بهنظر شما ممکن است برای ما مزیتی داشتهباشد و به سکوی پرتاب صادرات کشور بدل شود؟
اگر جنگ تعرفهای میان آمریکا و سایر کشورها به چالشی فرسایشی و طولانیمدت بدل شود، میتوان از آن بهعنوان نقطهقوت یا مزیتی برای اقتصاد ایران، نام برد، اما تجربه تاریخی حکایت از آن دارد که کشورهای طرف تعرفه، در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ نیز با وی مذاکره و معامله کردند، بنابراین انتظار میرود اغلب کشورهای طرف تعرفه، در یک سالپیشرو با وی معامله کنند.
این کشورها ترجیح میدهند وارد حاشیه با آمریکا نشوند. اقتصاد آمریکا بیشتر از ۳۰برابر اقتصاد ایران برآورد میشود، بنابراین تعامل با ایرانی که ترامپ قصد دارد فشار بیشتری را روی آن متمرکز کند، به نفع هیچ اقتصادی نخواهد بود.
بهعلاوه آنکه کشورهای طرف تعرفه با آمریکا ترجیح میدهند روی مشکلات مستقیم خود با ایالات متحده متمرکز شوند و برای رفع آن برنامهریزی کنند. انتظار میرود این کشورها رویکرد عقلانی را در حوزه اقتصاد اتخاذ کنند و جنگ تجاری طولانیمدتی را با آمریکا ادامه ندهند.
با توجه به تمام موارد یادشده باید اینطور نتیجه گرفت که احتمال بروز گشایش برای اقتصاد ایران کم است، مگر آنکه ایران رویکرد بسیار کنشگرانهای نسبت به این کشورها و بهخصوص اروپا اتخاذ کند. البته چنین تغییراتی در دیپلماسی ایران دیده نمیشود؛ بهخصوص که امروز کشورهای اروپایی نیز بیش از گذشته نسبت به موضوع هستهای ایران حساس هستند.
با توجه به شوک اخیر دیدار زلنسکی – ترامپ به فضای سیاسی ایران، آیا همچنان امکان وقوع مذاکره بین ایران و آمریکا را محتمل میدانید؟
ما باید براساس گزینههای پیشروی خود تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم. در حالحاضر این سوال مطرح است که بهجز مذاکره، چه انتخابهای دیگری پیشروی ما قرار دارد و انتخاب آنها چه تاثیری بر شرایط اقتصادی کشور خواهدداشت؟
آنچه امروز پیشروی ما است با ۷ سالقبل و دورهای که ترامپ از برجام خارج شد، تفاوت بسیاری دارد. ایران اکنون نسبت به ۷ سالقبل از منظر درآمدهای ارزی، زیرساختها، توان تولید نفت، گاز، برق و صادرات آن، تراز انرژی منفی، سرمایه اجتماعی، میزان نفوذ در کشورهای منطقه و همه مولفههای سیاسی و اقتصادی آسیبپذیرتر است.
در دوره قبل ریاستجمهوری ترامپ، عدممذاکره و تعامل با وی به افزایش نرخ ارز از حدود ۳۶۰۰تومان تا بیش از ۳۰هزارتومان منجر شد، یعنی در دوره قبل ریاست ترامپ در کاخسفید، قیمت دلار حدودا ۹برابر شد. این رشد در شرایطی حاصل شد که ما یک دوره ۵ساله تفاهم و تعامل با دنیا را سپری کردهبودیم.
دوره پنجساله موردبحث به افزایش فروش نفت، ارتقای سطح درآمدهای ارزی کشور، توسعه زیرساختها، افزایش ذخایر ارزی، ثبات در تجارت خارجی، افزایش سرمایهگذاری داخلی و تا حدی خارجی در کشور کمک کردهبود، یعنی آن دوره ۵ساله پشتوانهای برای ارتقای تابآوری در اقتصاد ایران بهوجود آورده بود، اما اقتصاد ما در حالحاضر فرسوده شدهاست.
ما در این شرایط هنوز بدیلی برای مذاکره نداریم. پرسش مهم این است که عدمتوافق با طرفهای خارجی چه منفعتی برای ما بهدنبال دارد؟ جز آنکه چالشهای اقتصادی تشدید خواهدشد. نرخ ارز بالا خواهد رفت. نرخ تورم که اکنون به آستانههای خطرناکی رسیده، بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
در دوره قبلی که ترامپ از برجام خارج شد، تورم حاکم بر اقتصاد ما حدود ۱۰ تا ۱۲درصد بود و در ادامه به حدود ۳۰درصد افزایشیافت. اکنون نرخ تورم حاکم بر اقتصاد ما به حدود ۴۰درصد افزایشیافتهاست. در چنین شرایطی با تشدید تحریمها نرخ تورم فعلی باز هم افزایش خواهد یافت.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که در حالحاضر نرخ فقر در اقتصاد ما گسترش یافتهاست. بخش بزرگی از مردم زیر خط فقر قرار دارند و فشار اقتصادی تحمیل شده به مردم بهمراتب جدیتر از دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ است.
با توجه به شرایط یادشده به اعتقاد من، اقتصاد و چارچوب جامعه ایران، تابآوری رویارویی با تشدید تحریمها و اعمال فشار حداکثری را ندارد، بنابراین لازم است تاکید کنم عملکرد ترامپ درمقابل رئیسجمهور اوکراین، گزینه قیاس مناسبی برای مواجهه با شرایط ایران نیست، چراکه آمریکا در جریان جنگ اوکراین حدود ۵۰۰میلیارد دلار برای حمایت از اوکراین هزینهکردهاست.
اوکراین برای ترامپ چاه ویلی است که اتحاد با آن بهمنزله هزینه دائم برای این کشور خواهد بود، اما درخصوص ایران ماجرا متفاوت است. تعامل با ایران بهمنزله فرصتهای اقتصادی است که طرفهای غربی سالها از آن بینصیب ماندهاند.
بهعلاوه آنکه به یاد بیاورید در دوره برجام، ایالاتمتحده از تعامل اقتصادی با ایران کنار گذاشته شد. همین موضوع نیز ترامپ را برای خروج از توافق برجام، تحریک کرد، اما در موقعیت کنونی برقراری تعاملات اقتصادی با طرفهای غربی میتواند انگیزهای برای کسب توافق مناسب و معقول با طرفهای غربی و بهخصوص دولت جدید آمریکا باشد.
ویکی پلاست | مرجع بازار صنعت پلاستیک
دیدگاه خود را بنویسید
پتروشیمی ها
- آبادان
- آرتان پترو کیهان
- آریا ساسول
- اروند
- امیرکبیر
- ایلام
- Hyosung Topilene
- Ismail Resin Limited
- Reliance Industries Limited - هند
- بانیار پلیمر گنبد
- بندرامام
- پارس
- پتروپاک مشرق زمین
- پلی استایرن انبساطی سهند
- پلی استایرن انتخاب
- پلی اکریل ایران
- پلی پروپیلن جم (جم پیلن)
- پلی نار
- پلیمر کرمانشاه
- تبریز
- تخت جمشید
- تخت جمشید پارس
- تندگویان
- تولیدی پلاستیک ایسین
- جم
- خوزستان
- دی آریا پلیمر
- رجال
- شازند
- غدیر
- قائد بصیر
- قیام نخ
- کردستان
- گلپایگان
- لاله
- لرستان
- مارون
- محب بسپار ایده گستر
- محب پلیمر قم
- مهاباد
- مهر
- میاندوآب
- نوید زرشیمی
- هشت بهشت کیش
- هگمتانه